by Esmaeil Moradi | Sep 5, 2025 | Uncategorized
گزارشهایی از پرواز جنگندههای ونزوئلا بر فراز یک ناو آمریکایی و آمادهسازی پهپادهای “طراحیشده توسط ایران” منتشر شده است.وزارت دفاع آمریکا پرواز دو جنگنده ونزوئلا بر فراز یک ناو آمریکایی در کارائیب را “بسیار تحریکآمیز” خواند و هشدار داد از ایجاد مزاحمت در عملیاتها خودداری شود. همزمان، میامی هرالد نوشت کاراکاس برای سناریوی حمله احتمالی آمریکا با پهپادهای مسلحِ طراحیشده توسط ایران آماده میشود؛ ادعایی که میگوید هرچند پهپادها در خاک ونزوئلا ساخته میشوند، بخشی از کنترل آنها در دست ایران است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
این گزارشها در بستر پیوندهای دیرینه تهران–کاراکاس و اتهامهای مکرر واشنگتن درباره استفاده گروههای نیابتی از قلمرو ونزوئلا منتشر میشود. مقامهای ونزوئلا و ایران درباره این ادعاها اظهارنظر قطعی نکردهاند و شمار دقیق تلفات و جزئیات شیوه انهدام قایقِ هدفگرفتهشده روشن نیست.
اعلام ادامه عملیات؛ موضع کاخ سفید، وزارت خارجه و پنتاگون
مارکو روبیو، وزیر خارجه آمریکا، گفت واشنگتن حمله به کارتلها قاچاق مواد مخدر را پی خواهد گرفت؛ بهدنبال انفجار یک قایق تندرو که بهگفته آمریکا از ونزوئلا خارج میشد و با باند تبهکار “ترن دِ آراگوا” ارتباط داشت، ۱۱ نفر کشته شدند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا، نیز از تداوم مأموریت نیروهای آمریکایی خبر داد و به استقرار “امکانات هوایی و دریایی” برای رهگیری اهداف اشاره کرد. او از تشریح نحوه اجرای عملیات خودداری کرد و گفت جزئیات طبقهبندی شده است. بهگفته مقامهای آمریکایی، اعزام ناوهای جنگی به کارائیب در هفتههای اخیر با هدف تشدید فشار بر کارتلها مواد مخدر انجام شده است.
ترامپ: تماشا میکنند و میگویند این کار را نکنیم
دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا، هدف عملیات را ارسال پیام بازدارندگی عنوان کرد و در پاسخ به اینکه چرا بهجای انهدام، دستگیری انجام نشد، گفت این اقدام قاچاقچیان را به تجدیدنظر وادار میکند. او با اشاره به تهدید ورود مقادیر عظیم مواد مخدر به آمریکا تأکید کرد: «بدیهی است که دوباره این کار را نخواهند کرد… وقتی آن ویدئو را ببینند، خواهند گفت: این کار را نکنیم.» ترامپ همزمان در مکزیکوسیتی با کلودیا شینباوم، رئیسجمهوری مکزیک، دیدار کرد و دو طرف در بیانیهای مشترک از افزایش همکاریها با حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی خبر دادند.

by Esmaeil Moradi | Sep 4, 2025 | Uncategorized
جمهوری اسلامی همچنان یکی از خطرناکترین کشورها برای روزنامهنگارانی است که از خط رسمی حاکمیت فاصله بگیرند. مرکز حقوق بشر ایران در گزارش تازه خود از تشدید بیسابقه سرکوب رسانهها در جریان و پس از جنگ میگوید.مرکز حقوق بشر ایران در گزارشی که روز چهارشنبه ۱۲ شهریور منتشر شد، فهرست جامعی از بازداشتها، احضارها و اقدامات قضایی علیه روزنامهنگاران را در سال جاری تهیه کرده و در کنار آن، گفتوگویی تفصیلی با یک روزنامهنگار زن در ایران انجام داده که شرایط کنونی کار رسانهای در کشور را شرح میدهد.
این مرکز میگوید ایران همچنان یکی از خطرناکترین کشورها برای اهالی رسانه است. روزنامهنگاران منتقد و مستقل در این کشور “با تهدید، نظارت امنیتی، پلمب دفاتر، بازداشتهای خودسرانه و پیگرد قضایی مواجه میشوند.”
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
هادی قائمی، مدیر این مرکز میگوید: «زندانی کردن روزنامهنگاران مستقل بخشی اساسی از راهبرد جمهوری اسلامی برای خاموش کردن صدای مخالفان و حفظ قدرت است. جامعه جهانی باید برای افرادی در ایران که معیشت و آزادی خود را برای گفتن حقیقت فدا میکنند، صدایش را بلند کند.»
در حال حاضر دستکم ۲۱ روزنامهنگار در ایران زندانیاند و این کشور در رتبه ۱۷۶ آزادی رسانهها از میان ۱۸۰ کشور قرار دارد که یکی از بدترین جایگاهها در جهان است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
این گزارش به بازداشتها و فشارها از ابتدای سال ۲۰۲۵ تاکنون پرداخته است. دهها روزنامهنگار و فعال رسانهای احضار یا زندانی شده و تحت فشار قرار گرفتهاند تا از فعالیتخود دست بکشند.
در این گزارش فهرستی طولانی از نام این فعالان رسانهای آمده است از جمله: سعیده شفیعی، سلطانعلی و فرشید عابدی، منصور ایرانپور، امید فراغت، میثم رشیدی، ایرج پاشاپور، اژدر پیری، محمد پارسی، ماندانا صادقی، کوروش کرمپور و فرزانه یحییآبادی.
بازداشت عکاسان خبری و شهروندخبرنگاران
وزارت اطلاعات ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل اعلام کرد ۹۸ نفر را به ظن همکاری با رسانههای فارسیزبان خارج از کشور بازداشت یا احضار کرده است، بیآنکه مدرکی مبنی بر این اتهام ارائه دهد یا هویت آنان را افشا کند.
در میان آنها گروهی از عکاسان خبری نیز هستند. برخی از آنان گفتهاند که نیروهای امنیتی در جریان جنگ آنها را به شکل یک “طعمه” میدیدند. مجید سعیدی در این باره گفته است: «ما قهرمان نبودیم، ما هدف بودیم. شکار میشدیم.» نیروهای امنیتی تلفنی به او گفتهاند “از خانه بیرون نرو. دوباره بازداشت میشوی.”
دفتر انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران در ماه گذشته بسته شد. به گفته اکبر منتجبی، رئیس این انجمن این اقدام سیاسی و برای تضعیف روزنامهنگاری مستقل صورت گرفته است. در بیانیه این انجمن آمده است: «تخلیه اجباری دفتر انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران صرفاً نزاع بر سر یک ساختمان نیست؛ بلکه حملهای آشکار به استقلال حرفهای، آزادی فعالیت روزنامهنگاری و تکثرگرایی در جامعه است.»
بیشتر بخوانید:سرکوب گسترده روزنامهنگاران در ایران؛ ۱۰۹ پرونده در ششماهه نخست ۲۰۲۵
این بیانیه بستن مراکزی چون خانه اندیشمندان علوم انسانی، انجمن جامعهشناسی ایران و اکنون انجمن صنفی روزنامهنگاران تهران را “یک اتفاق منفرد” ندانسته و گفته است این “بخشی از روندی مستمر” است که بهزودی دیگر نهادها و انجمنهای مستقل را نیز دربر خواهد گرفت.
مصاحبه با یک زن روزنامهنگار
یک روزنامهنگار زن در شمالشرق ایران در مصاحبهای جامع با مرکز حقوق بشر ایران شرح داده که اخذ مجوز رسانهای عملاً فقط برای کسانی ممکن است که هیچ سابقه مخالفت با دولت نداشته باشند. به گفته او “همه رسانهها زیر نظر وزارت ارشاد و صداوسیما هستند” و پس از گرفتن مجوز، “یک کارشناس امنیتی بهطور غیررسمی بر فعالیت رسانه و زندگی شخصی افراد نظارت میکند.”
در حوزه آنلاین نیز به گفته او راهاندازی یک خبرگزاری کاملاً مستقل تقریبا ممکن نیست. او میگوید اگرچه وبسایتهای خبری شخصی وجود دارند اما فعالیتشان بسیار کوچک و محدود است و شدیداً تحت کنترل و سانسور هستند.
بنا بر این مصاحبه روند برخورد با نشریات چاپی مانند روزنامهها، هفتهنامهها و ماهنامهها، “حتی سختتر” است و “تنها کسانی میتوانند از فیلترها عبور کنند و مجوز دریافت کنند که سابقهای از مقابله یا انتقاد از دولت نداشته باشند.”
به گفته این روزنامهنگار ماموران نهادهای حکومتی بر سایر جنبههای زندگی فعالان رسانه نیز نظارت میکنند و “زندگی اجتماعی، فعالیتهای سیاسی و کلیه تعاملات عمومی” آنها تحت نظارت نهادهای امنیتی قرار میگیرد.
در ادامه گفتوگو آمده است که در چنین فضایی، کار کردن بهعنوان روزنامهنگاری که میخواهد مستقل بنویسد، در برابر دولت سر خم نکند و دغدغههای حرفهای خود را دنبال کند، فوقالعاده دشوار و تقریباً غیرممکن است. او میگوید شخصا مواردی را تجربه کرده است که “پس از انتشار آثار حساس، بهطور مکرر به روزنامهنگاران هشدار داده میشد” و در صورتی که از “توصیه”های وزارت ارشاد تبعیت نمیکردند، هشدارهای مستقیم از سوی نهادهای امنیتی صادر و در نهایت، مجوز فعالیت رسانه لغو شده است.
رسانههای رسمی جنگ را آنطور که بود گزارش نکردند
این روزنامهنگار در طول جنگ ۱۲روزه شاهد سرکوب کامل رسانهای بوده است. او میگوید هیچکدام از رسانههای رسمی “جنگ را آنطور که واقعاً بود گزارش نکردند. هیچکس درباره رنج مردم ننوشته است. هیچکسی پوشش مخالفت عمومی با ورود ایران به چنین جنگی را ارائه نکرده است. هیچ رسانهای تعداد خانههای ویرانشده، آوارگان یا عدم پاسخگویی نهادهایی که مسئولیت داشتند را گزارش نکرد.”
بیشتر بخوانید:سرکوب رسانهها در ایران؛ روایت کنترل اطلاعرسانی در جریان جنگ با اسرائیل
او میافزاید: «هیچ رسانهای اجازه نداشت درباره آن بنویسد، درست همانطور که هیچکس اجازه نداشت عکس بگیرد. همانطور که در اخبار دیدید، بسیاری از عکاسان بازداشت شدند. تعداد زیادی از روزنامهنگارانی که تلاش کردند گزارش دهند، داستان بنویسند یا تصاویر آنچه بر مردم در طول جنگ ۱۲ روزه گذشته بود را مستندسازی کنند، بازداشت شدند و دوربینهایشان ضبط شد.»
کنترل هزار برابر شد
به گفته او اگرچه سرکوب رسانه در ایران پیش از جنگ هم شدید بود اما در طول جنگ “فضای کنترل هزار برابر شد.” بسیاری از روزنامهنگاران تحت این فشارها “دیگر قادر به ادامه کار خود نبودند. نمیتوانستند خود را قانع کنند که یا سکوت کنند یا به نفع دولت بنویسند و چون حاضر به تسلیم شدن در برابر این تحقیر و فروش قلم خود نبودند، مجبور شدند وطن خود را ترک کرده و علیه اراده خود مهاجرت کنند”.
این گزارش در نهایت نتیجه میگیرد که جمهوری اسلامی با سرکوب شدید رسانهای، نه تنها آزادی بیان و حق دسترسی آزاد به اطلاعات را نقض میکند، بلکه اهالی رسانه را یا به سکوت، یا به زندان، یا به ترک وطن وامیدارد.

by Esmaeil Moradi | Sep 4, 2025 | Uncategorized
لغو کنسرت رایگان همایون شجریان در میدان آزادی، پیام روشنی دارد: در ایران تحت حاکمیت جمهوری اسلامی حتی اجرای یک کنسرت موسیقی هم سیاسی است و “یکپارچگی مردم” حتی برای ساعاتی کوتاه بزرگترین خطر برای دیکتاتوری به شمار میرود.انتشار خبر برگزاری کنسرت توسط همایون شجریان، خواننده سرشناس موسیقی سنتی ایرانی و فرزند محمدرضا شجریان، در میدان آزادی تهران، موجی از واکنشهای گوناگون را به همراه داشت.
بسیاری این خبر را غافلگیرکننده و امیدبخش دانستند؛ آن هم در شرایطی که جامعه ایران با تبعات حمله اسرائیل، فشارهای اقتصادی، ناامیدی اجتماعی و محدودیتهای فرهنگی دستوپنجه نرم میکند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
اعلام این کنسرت که قرار بود روز جمعه ۱۴ شهریور به صورت رایگان و در یکی از نمادینترین میدانهای تهران برگزار شود، خیلی زود به یکی از داغترین موضوعات فضای مجازی تبدیل شد.
عدهای این رویداد را مثبت و فرصتی برای تلطیف فضای حاکم بر جامعه دانستند و عدهای نیز انتقادهایی تند را مطرح کردند و آن را همراهی با تبلیغات حکومتی خواندند. اما شور این استقبال دیری نپایید و کمتر از ۴۸ ساعت بعد، خبر لغو این کنسرت بدون شفافسازی و توضیح روشن منتشر شد.
حمید آصفی، تحلیلگر مسائل سیاسی ایران، به دویچه وله فارسی میگوید، در جمهوری اسلامی شادی و موسیقی همیشه متهمان ردیف اولاند، اما جرم واقعی چیز دیگری است: “گردهم آمدن مردم”.
او در ادامه میافزاید: «حکومت از نفس جمع شدن شهروندان در فضایی خودجوش میترسد، زیرا میداند که هیجان جمعی، بهویژه در میان جوانان، مانند جرقهای در انبار باروت است. یک ترانه، یک همخوانی ساده، یا حتی یک تشویق دستهجمعی، میتواند ناگهان رنگ اعتراض به خود بگیرد. تجربهسالهای گذشته این واقعیت را بارها نشان داده است؛ از ورزشگاهها تا تشییع هنرمندان، هر اجتماع فرهنگی یا عاطفی توانسته به صحنهای سیاسی بدل شود.»
بنابراین به گفته این تحلیلگر سیاسی، لغو کنسرت بیش از آنکه ممنوعیتی فرهنگی باشد، تلاشی است برای جلوگیری از خطر شکلگیری لحظهای که مردم، بیآنکه برنامهریزی کرده باشند، با هم یکی شوند. حاکمیت از شادی نمیترسد بلکه از “جمع شدن مردم برای شادی” وحشت دارد.
اظهارات متفاوت مسئولان
بر اساس گزارشهای رسانههای رسمی، این تصمیم به دلایل مختلفی از جمله فقدان هماهنگی میان نهادهای مسئول، مشکلات فنی و لجستیکی، و نگرانیهای امنیتی اتخاذ شده است.
علیرضا زاکانی، شهردار تهران، گفته تمام دستگاههای ذیربط به دلیل اضطرار زمانی و عدم آمادگی برای اجرای مناسب مراسم با برگزاری کنسرت شجریان در میدان آزادی مخالفت کردند و این تصمیمگیری ارتباطی با شهرداری تهران نداشته است.
این اظهارات در حالی بیان شده که روایتهای متفاوتی در برخی رسانههای داخلی ایران و از قول مسئولان مختلف منتشر شده است.
همایون شجریان نیز با انتشار پستی در اینستاگرام از لغو این کنسرت به دلیل “ناتوانی در مدیریت جمعیت میلیونی” توسط نهادهای مسئول خبر داد.
حمید آصفی، لغو این کنسرت را تصویری فشرده از نبرد قدرت در دل جمهوری اسلامی میداند: «یک سوی ماجرا دولت و برخی مدیران فرهنگی قرار دارند که تلاش میکنند روزنههایی ولو کوچک برای کاهش فشار اجتماعی باز کنند و در سطح بینالمللی چهرهای ملایمتر به نمایش بگذارند. سوی دیگر، نهادهای امنیتی، سپاه، بسیج و جریانهای مذهبی تندرو قرار دارند که هر نماد شادی و موسیقی را تهدیدی علیه “نظم ایدئولوژیک” میدانند.»
او این شرایط را یک دوگانگی توصیف میکند که بارها تکرار شده است: «دولت میخواهد امید بفروشد، اما نهادهای امنیتی نمیگذارند حتی یک قطره امید در بطن جامعه جاری شود. در این رقابت نابرابر، دولت تنها نقش میانجی بیاختیار را ایفا میکند و همیشه طرف بازنده است. نتیجه آن است که حتی سادهترین رویداد فرهنگی نیز به میدان کشاکش قدرت بدل میشود، جایی که نهایتاً صدای تندروها رساتر از هر ساز و آواز دیگری شنیده میشود.»
یک سناریوی تکراری
ماجرای لغو کنسرت همایون شجریان، بخشی از یک الگوی آشنا در رفتار جمهوری اسلامی است. این سناریو را میتوان در نمونههای متعدد دیگری نیز مشاهده کرد. از لغو کنسرتهای رسمی در شهرهای مختلف به بهانههای امنیتی یا فشار نهادهای محلی، تا توقیف آثار مجاز پس از صدور پروانه نمایش، و حتی ممنوعالتصویری چهرههای محبوب صداوسیما پس از سالها فعالیت.
در اغلب این موارد، ابتدا نشانهای از گشایش فرهنگی یا انعطافپذیری به جامعه ارائه میشود، اما بهسرعت زیر فشار نهادهای پشتپرده یا بر پایه محاسبات سیاسی، آن “امتیاز” پس گرفته میشود.
حمید آصفی نیز تاکید میکند، اعلام اولیه برگزاری کنسرت، بخشی از همان بازی همیشگی جمهوری اسلامی و به بیان دیگر “وعده برای خریدن امید و لغو برای نشان دادن اقتدار است.”
او در پاسخ به پرسش دویچه وله فارسی مبنی بر اهداف این مانور تبلیغاتی چند هدف را بر میشمرد: «اول، در داخل این پیام را القا کند که “فضا در حال باز شدن است” و شاید بخشی از جوانان را به آرامش موقت بکشاند. دوم، در خارج از کشور تصویری بسازد که گویا حکومت با موسیقی و هنر مصالحه کرده است تا در برابر گزارشهای حقوق بشری دست بالا را داشته باشد. سوم، واکنشی آزمایشی تا ببیند جامعه چه میزان حساسیت و واکنش نشان خواهد داد.»
به باور او، لغو نهایی اما نشان داد که این وعدهها چیزی جز یک صحنهسازی کوتاهمدت نیستند. حکومت میخواهد همزمان دو پیام متناقض بفرستد: به مردم “امید” و به نهادهای تندرو “وفاداری”.
حمید آصفی میگوید، این دوگانگی اما بهجای آرام کردن جامعه، بیاعتمادی را عمیقتر میکند. مردم درمییابند که هر بار امیدی داده شود، در همان نقطهی اوج، به دست خود حکومت نقض خواهد شد.
این تحلیلگر سیاسی، معتقد است دولت پزشکیان در لغو نقشی “مستقیم” نداشت، اما نقش “انفعالی” آن بسیار پررنگ بود: «دولت احتمالاً از برگزاری کنسرت استقبال میکرد تا آن را بهعنوان نشانهای از اعتدال به رخ بکشد. اما وقتی فشار از سوی نهادهای امنیتی و مذهبی وارد شد، دولت عقب نشست، سکوت کرد و نشان داد که در سلسله مراتب قدرت، اختیار چندانی ندارد.»
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
حمید آصفی نام این رویکرد را “پردهای کوچک از حقیقت بزرگتر” میگذارد. اینکه در جمهوری اسلامی، دولت بیش از آنکه یک نهاد تصمیمگیر باشد، یک “ویترین تبلیغاتی” است. دولتی که به اعتقاد او، “وعده میدهد اما نمیتواند اجرا کند، لبخند میزند اما جرأت ایستادگی ندارد”.
حمید آصفی میگوید، پزشکیان هم در این ماجرا نقش همان سیاهیلشکری را داشت که ابتدا با وعده برگزاری، امید میسازد و در نهایت با پذیرش لغو، دست خالی بر صحنه باقی میماند.
او در ادامه میافزاید: «این کنسرت لغو شده، یک نشانه است؛ نشانهای از اینکه در ایران، حتی در کوچکترین عرصه فرهنگی، تصمیم نهایی نه در دولت، بلکه در ساختار امنیتی–ایدئولوژیک گرفته میشود. این نسخه، هم مفصل و لایهلایه ماند، هم با زبان تصویرساز و استعاری غنی شد تا برای مخاطب اروپایی، ایران نه فقط “تحلیل سیاسی” بلکه “حس اجتماعی و انسانی” هم پیدا کند.»
میدان آزادی که پیش از انقلاب ۵۷ با نام میدان شهیاد شناخته میشد یکی از مهمترین نمادهایی است که جمهوری اسلامی هنوز سعی دارد آن را در انحصار خود نگه دارد؛ مکانی که دهههاست میزبان مراسم حکومتی، راهپیماییهای ۲۲ بهمن و بازنمایی قدرت نظام بوده و به باور بسیاری از تحلیلگران، جمهوری اسلامی بهسختی میتواند حضور خودجوش مردمی را آن هم در قالب موسیقی، شادی و همدلی در آن تحمل کند.
حاکمیت از این میترسد که همان میدانی که همیشه برای “نمایش اقتدار” از آن استفاده کرده، ناگهان به صحنه حضور هزاران نفر با مطالباتی متفاوت تبدیل شود؛ درست مانند آنچه در سال ۸۸ رخ داد. انتخاب میدان آزادی برای یک کنسرت، میتوانست برای حکومت آغاز یک حضور نمادین غیرقابل کنترل باشد و همین کافی بود تا پیش از آغاز جلویش گرفته شود.

by Esmaeil Moradi | Sep 4, 2025 | Uncategorized
تام کاتن در نامهای هشدار داد یکی از کارکنان پنتاگون در دوران بایدن همچنان به اطلاعات محرمانه آمریکا دسترسی دارد. اشاره به آرین طباطبایی است که به “جاسوسی برای ایران متهم است”. کاتن خواستار مداخله افبیآی و پنتاگون شد.نیویورک پست در یک گزارش اختصاصی نوشت سناتور تام کاتن نامهای به کش پتل، مدیر افبیآی و پیت هگست، وزیر دفاع آمریکا ارسال کرده و خواستار تحقیق درباره “جاسوسان احتمالی ایران در جامعه اطلاعاتی آمریکا” شده است.
این نامه که روز چهارشنبه سوم سپتامبر ارسال شده، از افبیآی و وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) خواسته موضوع را “به طور کامل از منظر نگرانیهای ضدجاسوسی و جنبههای احتمالی جنایی” بررسی کنند و هشدار داد که ممکن است “اطلاعات امنیت ملی” این کشور به “قدرت خارجی متخاصم” داده شده باشد. او احتمال داده است که “شهروندان آمریکایی در خدمت دولت دشمن برای تأثیرگذاری بر سیاست آمریکا عمل کرده باشند”.
در این نامه به طور مشخص از آرین طباطبایی نام برده شده که عضو و بنیانگذار “ابتکار متخصصان ایرانی” است؛ پروژهای که در سال ۲۰۱۴ به ابتکار وزارت خارجه ایران برای “ترویج دیدگاههای تهران در غرب” راهاندازی شد.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
خانم طباطبایی ۴۰ ساله، محقق ایرانی آمریکایی حوزه علوم سیاسی است که در دوران ریاستجمهوری جو بایدن سمت بالایی در وزارت خارجه داشت. او هنوز در سمت مشاور ارشد سیاسی پنتاگون کار میکند. طباطبایی پس از روی کار آمدن جو بایدن به عنوان رئیسجمهور آمریکا در ژانویه ۲۰۲۱ به تیم مذاکرهکننده این کشور در مذاکرات هستهای با ایران پیوست.
درز اطلاعات حمله اسرائیل به ایران
سال گذشته نیز اسکای نیوز عربی به نقل از یک مقام پنتاگون گزارش داد که تحقیقات نهادهای اطلاعاتی واشنگتن به این نتیجه منجر شده که آرین طباطبایی احتمالا در درز اطلاعات طرح حمله اسرائيل به ایران به نهادهایی در تهران دست داشته است. او در اسناد فاششده سال ۲۰۲۳ متهم شده بود که بهطور داوطلبانه در عملیات نفوذ وزارت خارجه ایران بهکار گرفته شده است.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
اکتبر گذشته اسناد محرمانه آمریکا درباره یک حمله برنامهریزیشده علیه ایران که ضربه بزرگی به تلاش جنگی اسرائیل وارد کرد، افشا شد. در این اسناد دستگاه اطلاعاتی اسرائیل به طور مستقیم طباطبایی را بهعنوان مظنون اصلی معرفی کرد. آنزمان جنیفر گریفین، خبرنگار فاکس نیوز این خبر را تکذیب کرد و انتشار این خبر را “غیرمسئولانه” دانست.
طباطبایی همچنین دستیار ارشد رابرت مالی، فرستاده ویژه بایدن در امور ایران بود. مالی در ژوئن ۲۰۲۳ به دلیل سوءمدیریت “اسناد محرمانه” تعلیق شد. منتقدان معتقدند مالی در مرکز یک “رسوایی بزرگ” وزارت خارجه قرار داشت و به اتخاذ موضعی “سهلگیرانه” نسبت به ایران کمک کرد؛ رویکردی که اجازه داد تهران به حماس و حزبالله در حملات علیه اسرائیل یاری رساند.
“رخنههای امنیتی دولت بایدن”
سالهاست جمهوریخواهان آمریکا، طباطبایی را جاسوسمینامند، هرچند مقامات اطلاعاتی دولت بایدن بارها این ادعا را رد کردهاند. تام کاتن در نامه خود به افبیآی و وزارت دفاع نوشت که دولت بایدن بارها درخواستها برای پاکسازی پنتاگون از عوامل خارجی را نادیده گرفته است. او در نامه به پیت هگست هشدار داد که دشمنان “در دوران بایدن هم در داخل و هم در خارج از دولت به موقعیتهای برجستهای دست یافتهاند.”
بیشتر بخوانید:درخواست ۳۰ سناتور برای تعلیق مجوز امنیتی آرین طباطبایی
یک کارشناس ایرانی مقیم آمریکا در سال ۲۰۲۴ به “نیویورک پست” گفته بود که طباطبایی “قبلاً هم به همکاری با رژیم اسلامی مظنون بوده است و برخی خواستار لغو مجوز امنیتی او شده بودند.” این در حالی است که پنتاگون پیشتر گفته بود طباطبایی مظنون در ماجرای افشاگری نیست.
تام کاتن پس از ارسال نامه در گفتوگو با نیویورک پست تأکید کرد که “باید کشتی سوراخشدهای را که بایدن برجای گذاشته، ترمیم کرد”.
او گفت: «ماموریت ایران “مرگ بر آمریکا” است، بنابراین بسیار نگرانکننده است که جو بایدن اجازه داده فردی با چنین ارتباط عمیقی با رهبری ایران به امنیت ملی ما دسترسی داشته باشد. افبیآی و وزارت دفاع باید به اصلاح بسیاری از رخنههای امنیتی دولت بایدن ادامه دهند.»
با وجود همه اینها، طباطبایی همچنان شغل خود در پنتاگون را با درآمد سالانه بیش از ۱۵۰ هزار دلار و همچنین مجوز امنیتیاش را حفظ کرده است. پدر او، سید جواد طباطبایی با روسایجمهور پیشین ایران، محمد خاتمی و حسن روحانی ارتباط نزدیک داشت.
نفوذ وابستگان جمهوری اسلامی در دولت آمریکا
تام کاتن که ریاست کمیته اطلاعاتی سنا را بر عهده دارد، در نامه خود به پتل و هگست نوشت: «میخواهم نگرانی خود را تکرار کنم که افراد وابسته به دولت ایران بر عملیات دولت آمریکا تأثیر گذاشته و ممکن است همچنان تأثیرگذار باشند.»
او افزود: «وابستگان “ابتکار متخصصان ایرانی” در دوران بایدن به موقعیتهای برجستهای در داخل و خارج دولت دست یافتند و خطری جدی برای امنیت ملی محسوب میشوند.»
کاتن در نامه خود همچنین چند تن دیگر از کارکنان دولتهای اوباما و بایدن را متهم کرد که “سالها تماسهای گزارشنشده و مکرر با مقامهای ایرانی از جمله محمدجواد ظریف، وزیر خارجه وقت، داشتهاند” و از تهران “خط” گرفتهاند.
او میگوید: «در حالی که دولت بایدن بارها درخواست جمهوریخواهان برای برکناری مقامهای مرتبط با “ابتکار متخصصان ایرانی” و دولت ایران را نادیده گرفت، افبیآی و وزارت دفاع باید اکنون این اشتباه را اصلاح کنند.»
نیویورک پست” برای دریافت نظر پنتاگون و طباطبایی تلاش کرده است. طباطبایی تاکنون بهطور علنی درباره نقش خود در این گروه اظهار نظر نکرده است.

by Esmaeil Moradi | Sep 4, 2025 | Uncategorized
دیدهبان حقوق بشر میگوید جمهوری اسلامی در جریان جنگ ۱۲ روزه، با حمله به مناطق مسکونی اسرائیل احتمالا مرتکب جنایت جنگی شده است. به گفته این سازمان، اهداف موشکهای ایرانی، فاصله بسیار زیادی با اهداف نظامی داشتهاند.سازمان دیدهبان حقوق بشر با انتشار گزارشی در روز پنجشنبه چهارم سپتامبر (۱۳ شهریور) اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران در جریان جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل، با شلیک موشکهای بالستیک به مناطق مسکونی این کشور و کشتن غیرنظامیان، احتمالا مرتکب جنایت جنگی شده است.
به گفته این سازمان بینالمللی، اهدافی که مورد حمله موشکهای ایرانی قرار گرفتهاند، فاصلهای بسیار زیاد با اهداف نظامی داشتهاند.
طبق این گزارش مفصل و تحقیقی، دستکم پنج موشک بالستیک ایرانی در جریان درگیریهای نظامی ژوئن گذشته میان دو کشور، به مناطق مسکونی اسرائیل اصابت کردهاند؛ اقدامی که «ناقض قوانین جنگ بوده و باید به عنوان جنایت جنگی مورد بررسی و تحقیق قرار گیرد.»
بر اساس گزارش دیدهبان حقوق بشر، در جریان حملات متقابل جمهوری اسلامی به اسرائیل، پس از ۲۳ خردادماه، موشکهای ایرانی به منازل غیرنظامیان در مناطق مسکونی در فاصله یک و نیم تا ۹ کیلومتری پایگاههای نظامی اسرائیل اصابت کردهاند و در یکی از حملات نیز یک بیمارستان هدف قرار گرفته است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
به گفته این سازمان حقوق بشری، دولتها موظفاند در مورد اتهامات مرتبط با جنایات جنگی نیروهای مسلح خود یا جنایاتی که در قلمرو آنها رخ میدهد، تحقیق کنند و مسئولان چنین اقداماتی نیز بایستی تحت پیگرد قرار گیرند.
دیدهبان حقوق بشر پیشتر نیز حمله هوایی اسرائیل به زندان اوین در تهران در روز دوم تیرماه را “جنایت آشکار جنگی” توصیف کرده بود.
این سازمان، با استناد به اظهارات مقامات جمهوری اسلامی گفته بود که در حمله اسرائیل به اوین، دستکم ۸۰ نفر کشته شدهاند. این در حالی است که تاکنون، به جز موارد معدود، فهرستی از اسامی غیرنظامیان کشتهشده در جریان این حمله منتشر نشده است.
کشته شدن ۲۰ غیرنظامی در پی اصابت پنج موشک
دیدهبان حقوق بشر در گزارش امروز خود اعلام کرده است که بر اثر اصابت پنج موشک بالستیک ایرانی به مناطق مسکونی در اسرائیل، یک بیمارستان تخریب شده و ۲۰ غیرنظامی کشته شدهاند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
طبق گزارش مزبور، این پنج موشک بخشی از حدود ۵۰ موشکی بودهاند که در اسرائیل فرود آمدهاند. جمهوری اسلامی در مجموع ۵۵۰ موشک بالستیک به سوی اسرائیل شلیک کرده بود.
دیدهبان حقوق بشر با مستند کردن این پنج حمله، اعلام کرده که چهار حمله از این پنج حمله موشکی موجب کشته و زخمی شدن غیرنظامیان در شهرهای بت یام، طمره، بئرشبع و پتخ تیکوا در اسرائیل شده و یک حمله نیز مرکز پزشکی سوروکا در شهر بئرشبع را هدف قرار داده و بیماران و کارکنان این بیمارستان را مجروح کرده است.
آیدا سایر، مدیر بخش بحران، منازعات مسلحانه و تسلیحات دیدهبان حقوق بشر، گفته است: «گرچه تعداد نسبتاً کمی از موشکهای بالستیک ایران توانستند در طول جنگ ۱۲ روزه از پدافند هوایی اسرائیل بگذرند، همان معدود موشکها هم اغلب به مناطق مسکونی پرجمعیت بدون هیچ هدف نظامی آشکاری اصابت کردند.»
خانم سایر، در ادامه حملات به سازههای غیرنظامی بدون هدف نظامی را “غیرقانونی و بیملاحظهگی” خواند و تأکید کرد که مسئولان چنین اقداماتی باید به عنوان “جنایتکار جنگی” پاسخگو باشند.
دیدهبان حقوق بشر پیشتر نیز برخی حملات اسرائیل به مناطق مسکونی ایران را “ناقض قوانین جنگی” عنوان کرده و درباره آن گزارش داده بود.
به گزارش ارتش اسرائیل، حملات ایران در طول جنگ ۱۲ روزه، باعث کشته شدن ۳۰ غیرنظامی و یک سرباز خارج از خدمت شده، به بستری شدن بیش از سه هزار و ۳۰۰ نفر، از جمله ۲۳ نفر با جراحات شدید شده، و بیش از ۱۵ هزار نفر را آواره کرده است.
ارتش اسرائیل اعلام کرده است که ایران در مجموع ۵۵۰ موشک بالستیک به سوی این کشور پرتاب کرده که ۳۶ فروند آنها به مناطق مسکونی اصابت کردهاند. بقیه یا رهگیری شدهاند یا به اهداف نظامی اصابت کردهاند یا خارج از مناطق مسکونی فرود آمدهاند و یا در مسیر از کار افتادهاند.
حمله با موشکهایی با کلاهکهای انفجاری سنگین
به گزارش این سازمان حقوق بشری، پژوهشگران دیدهبان حقوق بشر در ژوئن و ژوئیه ۲۰۲۵ به محل هشت حمله در اسرائیل، از جمله پنج حمله مستندشده، سفر کردهاند و با ۳۰ قربانی و شاهد گفتوگو کردهاند.
پژوهشگران همچنین تصاویر ماهوارهای را تحلیل و عکسها و ویدئوهای منتشرشده در شبکههای اجتماعی را راستیآزمایی کردهاند.
دیدهبان حقوق بشر در ۱۸ اوست پرسشهایی مشخص نیز درباره این حملات برای مقامهای جمهوری اسلامی فرستاده، اما پاسخی دریافت نکرده است. این سازمان همچنین بارها نظر مقامهای اسرائیلی را جویا شده، اما از آنها نیز پاسخی نگرفته است.
بر اساس یافتههای دیدهبان حقوق بشر، حملات ایران با موشکهای بالستیکی انجام شده که کلاهکهای انفجاری بیش از ۵۰۰ تا هزار کیلوگرمی حمل میکردهاند.
طبق تحقیقات این سازمان، دامنه و مقیاس تخریب ساختمانهای آسیبدیده، از جمله حفرههای بزرگ ایجادشده در اثر اصابت و موج شوک ناشی از آن، نشانگر استفاده از چنین کلاهکهایی بوده و نمیتوانسته توسط دفاع ضد موشکی اسرائیل ایجاد شده باشد.
پس از حمله اسرائیل به اهدافی در خاک ایران در روز ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ (۱۳ ژوئن ۲۰۲۵)، ایران نیز با شلیک موشکهای بالستیک به خاک اسرائیل، به این حمله واکنش نشان داد. درگیری نظامی میان دو کشور، که سپس با دخالت مستقیم آمریکا نیز علیه جمهوری اسلامی همراه شد، تا سوم تیرماه (۲۴ ژوئن) ادامه یافت.
