خامنه‌ای و پوتین در فهرست “دشمنان آزادی مطبوعات” در سال ۲۰۲۵

خامنه‌ای و پوتین در فهرست “دشمنان آزادی مطبوعات” در سال ۲۰۲۵

سازمان گزارشگران بدون مرز فهرستی از ۳۴ فرد و نهاد دشمنان آزادی مطبوعات را منتشر کرده است. در این لیست از جمله علی خامنه‌ای، ولادیمیر پوتین، ایلان ماسک و ارتش اسرائیل نیز قرار گرفته‌‌اند.سازمان گزارشگران بدون مرز به مناسبت دوم نوامبر “روز جهانی پایان دادن به مصونیت در قبال جنایات علیه روزنامه‌نگاران” فهرست “دشمنان آزادی مطبوعات” در سال ۲۰۲۵ را منتشر کرد.

به گفته این سازمان، این افراد و نهادها به‌طور مستقیم یا غیرمستقیم به روزنامه‌نگاری مستقل و حق دسترسی آزاد به اطلاعات حمله می‌کنند و از شیوه‌هایی چون قتل، بازداشت، بدنام‌سازی، تبلیغات، فشار اقتصادی و ارتش‌های سایبری استفاده می‌کنند.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

آنیا اوسترهاوس، مدیر اجرایی سازمان گزارشگران بدون مرز، در این باره گفته است: «توانایی دشمنان آزادی مطبوعات در ابداع مداوم روش‌های جدید برای حمله به رسانه‌ها و روزنامه‌نگاران، واقعاً ترسناک است. در حالی که برخی از سیاستمداران با سانسور و ممنوع کردن رسانه‌ها منابع اطلاعاتی را سرکوب می‌کنند، برخی دیگر روزنامه‌نگاران را به قتل می‌رسانند یا بازداشت می‌کنند.»

او اضافه کرد: «عده‌ای نیز با دستکاری در منابع مالی رسانه‌ها یا سوءاستفاده از ابزارهای قضایی، خبرنگاران را به سکوت وادار می‌سازند. انتشار این فهرست نشان می‌دهد که مصونیت نباید به وضعیتی عادی تبدیل شود و کسانی که به آزادی اطلاع‌رسانی حمله می‌کنند باید علناً معرفی و پاسخگو شوند.»

در حالی که شاخص جهانی سازمان گزارشگران بدون مرز وضعیت آزادی مطبوعات در کشورهای مختلف را اندازه‌گیری می‌کند، فهرست “دشمنان آزادی مطبوعات” بر اشخاص و نهادهایی متمرکز است که به‌طور هدفمند و گسترده آزادی رسانه را تضعیف می‌کنند.

طبقه‌بندی “دشمنان آزادی مطبوعات”

این فهرست مدعی جامعیت نیست اما گستره و تنوع روش‌های به‌کاررفته برای سرکوب رسانه‌ها را نشان می‌دهد. در این زمینه دشمنان آزادی مطبوعات در پنج حوزه اصلی سیاست، امنیت، اقتصاد، قانون و جامعه طبقه‌بندی شده‌اند؛ همان حوزه‌هایی که در شاخص جهانی آزادی مطبوعات نیز نقشی محوری دارند.

بیشتر بخوانید: گزارشگران بدون‌ مرز: ایران در رده ۱۷۶ آزادی رسانه‌‌ها قرار دارد

فهرست سال ۲۰۲۵ هم شامل “دشمنان قدیمی” و هم بازیگران جدیدی است که در سال گذشته نفوذ بیشتری به دست آورده‌اند. از میان چهره‌های شناخته‌شده، ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه و محمد بن‌سلمان، ولیعهد عربستان سعودی و از میان نهادها حزب کمونیست چین همچنان از دشمنان برجسته آزادی مطبوعات معرفی شده‌اند.

افزون بر این، دانیل اورتگا، رئیس‌جمهور نیکاراگوئه، الکساندر لوکاشنکو، رئیس‌جمهور بلاروس، الهام علی‌اف رئیس‌جمهور جمهوری آذربایجان، علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی، نیکلاس مادورو، رئیس‌جمهور ونزوئلا، ویکتور اوربان، نخست‌وزیر مجارستان و هبت‌الله آخوندزاده، رهبر طالبان در افغانستان نیز در ردیف دشمنان سیاسی آزادی مطبوعات در سال ۲۰۲۵ قرار گرفته‌اند.

در حوزه امنیت، سازمان گزارشگران بدون مرز از ارتش اسرائیل، حزب کمونیست چین، کمیسیون امنیت و صلح در میانمار، محمد بن‌سلمان، شورای نظامی حاکم بر بورکینافاسو، کارتل مواد مخدر نسل جدید خالیسکو CJNG در مکزیک و الکساندر ووچیچ، رئیس‌جمهور صربستان به عنوان “تهدیدکنندگان آزادی رسانه” نام برده است.

بیشتر بخوانید: حملات به روزنامه‌نگاران در آلمان بیش از دو برابر شده است

در حوزه اقتصاد، شرکت‌های آمریکایی آلفابت و متا، بیدزینا ایوانیشویلی، تاجر و سیاستمدار گرجی، ولادیمیر تاباک، بازرگان روس، صندوق سرمایه‌گذاری آل‌دن گلوبال کپیتال در ایالات متحده، ویلیام روتو، رئیس‌جمهور کنیا و ونسنت بولوغ، سرمایه‌دار فرانسوی در زمره کسانی معرفی شده‌اند که از نفوذ اقتصادی خود برای اعمال فشار بر رسانه‌ها استفاده می‌کنند.

در بخش قوانین، برندن کار، رئیس کمیسیون ارتباطات فدرال آمریکا، هوونگ سنگ هیانگ، معاون دادستان کل کامبوج و بیدزینا ایوانیشویلی در گرجستان به دلیل استفاده از ابزارهای قضایی برای محدودسازی رسانه‌ها در فهرست دشمنان آزادی مطبوعات قرار گرفته‌اند.

تضعیف فضای رسانه‌ای آزاد با کارزارهای تبلیغاتی

در حوزه جامعه، ایلان ماسک، مدیرعامل شبکه اجتماعی اکس در ایالات متحده، سازمان “آنست ریپورتینگ” در اسرائیل، مارگاریتا سیمونیان، سردبیر شبکه روسی RT، پایگاه خبری “اوپ‌ایندیا” در هند، خاویر میلی، رئیس‌جمهور آرژانتین و روبرت فیتسو، نخست‌وزیر اسلواکی از جمله کسانی معرفی شده‌اند که با رفتارها یا کارزارهای تبلیغاتی خود فضای رسانه‌ای آزاد را تضعیف می‌کنند.

بیشتر بخوانید: ادامه سرکوب روزنامه‌نگاران در ایران؛”حکومت نظامی در مطبوعات”

سازمان گزارشگران بدون مرز همچنین اعلام کرده است که نقش فناوری در سرکوب رسانه‌های منتقد بیش از گذشته افزایش یافته است. به گفته این سازمان، شی جین‌پینگ با استفاده از چت‌بات‌های چینی به گسترش تبلیغات حکومتی می‌پردازد، ایلان ماسک از شبکه اجتماعی خود برای آزار و تهدید خبرنگاران بهره می‌گیرد و فعالان اسرائیلی با کارزارهای هدفمند آنلاین رسانه‌های منتقد را بی‌اعتبار می‌سازند.

در کنار این گزارش، سازمان گزارشگران بدون مرز یک بازی تعاملی آنلاین با عنوان “چه کسی است؟” منتشر کرده است که در آن کاربران می‌توانند با استفاده از چهار سرنخ، چهره نه نفر از ۳۴ دشمن اصلی آزادی مطبوعات را شناسایی کنند. این بازی اکنون به زبان انگلیسی در دسترس است.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

در پایان، سازمان گزارشگران بدون مرز تأکید کرده است که معرفی علنی این افراد و نهادها گامی ضروری برای پایان دادن به چرخه مصونیت و دفاع از آزادی رسانه در جهان است.

عراقچی: غنی‌سازی متوقف نمی‌شود، اما آماده مذاکره‌ایم

عراقچی: غنی‌سازی متوقف نمی‌شود، اما آماده مذاکره‌ایم

عراقچی با بیان اینکه ذخایر اورانیوم ایران زیر آوار تأسیسات بمباران‌شده هستند، تأکید کرد که “نمی‌توانیم غنی‌سازی را متوقف کنیم”. هم‌زمان رسانه‌های منطقه از ارسال پیامی از سوی آمریکا به ایران از طریق عمان خبر داده‌اند.عباس عراقچی، وزیر خارجه ایران، در مصاحبه‌ای با شبکه الجزیره گفت جمهوری اسلامی آماده مذاکره برای رفع نگرانی‌ها درباره برنامه هسته‌ای خود است، اما در عین حال شرط‌های واشنگتن را “غیرقابل‌قبول” می‌داند.

به گزارش تسنیم، او همچنین گفت که مواد هسته‌ای ایران همچنان زیر آوار تأسیسات بمباران‌شده باقی مانده و به مکان دیگری منتقل نشده‌اند.

اشاره عراقچی به بیش از ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم با غنای بالای ایران بود که غرب به شدت نسبت به سرنوشت آن حساس است. به گفته مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، اگر اورانیوم موجود ایران تا سطح خلوص بالاتری غنی‌سازی شود، برای ساخت چندین سلاح هسته‌ای کافی خواهد بود.

وزیر خارجه جمهوری اسلامی هم‌زمان تأکید کرد که ایران بر سر برنامه موشکی خود نیز مذاکره نخواهد کرد و به گفته او “هیچ فرد عاقلی نمی‌تواند خلع سلاح را بپذیرد”.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

عراقچی در بخش دیگری از سخنانش، بار دیگر از قصد جمهوری اسلامی برای تداوم روند غنی‌سازی خبر داد و گفت: «نمی‌توانیم غنی‌سازی اورانیوم را متوقف کنیم و آنچه با جنگ به دست نیامده است، نمی‌تواند با سیاست داده شود.»

او همچنین به‌رغم تأکید بر عدم تمایل جمهوری اسلامی به گفت‌وگوی مستقیم با آمریکا، تصریح کرد: «می‌توانیم از طریق مذاکرات غیرمستقیم به توافق برسیم.»

اظهارات عراقچی در شرایطی منتشر می‌شود که نگرانی‌ها درباره وضعیت ذخایر اورانیوم ایران و احتمال ازسرگیری مذاکرات هسته‌ای در هفته‌های اخیر افزایش یافته است.

پیام واشنگتن از مسیر عمان؟

هم‌زمان با انتشار مصاحبه عراقچی، رسانه‌های داخلی ایران با استناد به گزارش وب‌سایت “بغداد الیوم” از ارسال پیامی از سوی ایالات متحده به ایران خبر دادند.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

این رسانه عراقی با استناد به منابع دیپلماتیک تهران، مدعی شده است واشنگتن از طریق پادشاهی عمان پیامی برای جمهوری اسلامی فرستاده که در آن، دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، تمایل خود را برای از سرگیری گفت‌وگوهای متوقف‌شده هسته‌ای در ماه ژوئن گذشته ابراز کرده است.

طبق گزارش این رسانه، ترامپ در این پیام از “عزم خود برای دستیابی به توافقی جدید” با جمهوری اسلامی سخن گفته است. این گزارش در ادامه می‌افزاید که مجید تخت‌روانچی، معاون وزیر خارجه ایران، روز جمعه در مسقط با بدر البوسعیدی، وزیر خارجه عمان، و دیگر مقام‌های این کشور دیدار کرده تا درباره “تحولات منطقه و پرونده هسته‌ای” گفت‌وگو کند.

تخت‌روانچی پس از بازگشت به تهران گفته است که پرونده هسته‌ای “محور اصلی” گفت‌وگوها بوده و هشدار داده که هر مذاکره‌ای که نتایجش از پیش تعیین شده باشد “بی‌معناست”.

در مقابل، وزیر خارجه عمان گفته است که دو کشور بر “حل اختلافات از راه‌های مسالمت‌آمیز” تأکید کرده‌اند. منابع دیپلماتیک به “بغداد الیوم” گفته‌اند هدف عمان از این میانجی‌گری، احیای نقش سنتی خود در تسهیل گفت‌وگو میان تهران و واشنگتن است؛ نقشی که پیش‌تر در مسیر توافق برجام ایفا کرده بود.

تفاوت روایت‌ها

اظهارات اخیر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، نشان می‌دهد که ارزیابی نهادهای بین‌المللی از وضعیت برنامه هسته‌ای ایران همچنان با ابهام همراه است. گروسی به آسوشیتدپرس گفته بود، آژانس در ماه‌های اخیر نشانه‌ای از تداوم غنی‌سازی ۶۰ درصدی اورانیوم در ایران مشاهده نکرده، اما تحرکاتی در اطراف محل‌های نگهداری این ذخایر دیده شده است.

او افزوده بود که هنوز یکی از موضوعات اصلی گفت‌وگوها با ایران ذخایر اورانیوم ۶۰ درصدی است و آژانس باید اطمینان یابد که این مواد هنوز در محل هستند و از آنها برای هدف دیگری استفاده نمی‌شود.

گروسی با اشاره به اینکه در نبود دسترسی مستقیم، آژانس ناچار است فقط به تصاویر ماهواره‌ای متکی بماند، هشدار داده بود که اگر ایران تصمیم به ساخت سلاح هسته‌ای بگیرد، ذخایر کنونی برای تولید “حدود ده بمب اتمی” کافی هستند.

پیش‌تر نیز گروسی به روزنامه سوئیسی “نویه تسورشر” گفته بود ذخایر اورانیوم با غنای بالای ایران عمدتاً در تأسیسات اصفهان، فردو و نطنز نگهداری می‌شود و آژانس در حال حاضر مدرکی از انتقال گسترده این مواد به مکان‌های ناشناخته را ندارد.

گفت‌وگو یا بن‌بست؟

اظهارات صریح عراقچی درباره تداوم غنی‌سازی، خبر تأییدنشده پیام غیرمنتظره ترامپ از مسیر عمان، و هشدارهای محتاطانه گروسی، نشانگر چشم‌انداز پیچیده آینده پرونده هسته‌ای ایران هستند.

تأکید مجدد تهران بر عدم توقف غنی‌سازی، و نشانه‌های تمایل هم‌زمان دو طرف به بازگشت به میز مذاکره، حکایت از تداوم نوعی دیپلماسی پنهان میان بحران و بازدارندگی دارد.

به نظر می‌رسد جمهوری اسلامی با اعلام باقی ماندن ذخایر اورانیوم خود “زیر آوار تأسیسات بمباران‌شده” در واقع قصد دارد نشان دهد که هیچ انتقال پنهانی از محل‌های شناخته‌شده صورت نگرفته است؛ خبری حاوی این پیام برای آژانس که برنامه هسته‌ای ایران همچنان در چارچوب نظارتی قابل ردیابی است.

در عین حال، تأکید هم‌زمان عراقچی به تداوم غنی‌سازی و آمادگی برای مذاکره غیرمستقیم با واشنگتن، نشانگر تداوم رویکرد همیشگی تهران در برابر فشارهای غرب و عدم تغییر سیاست‌های کلان جمهوری اسلامی است.

تنش تازه بر سر پرونده “جمشید شارمهد”؛ جدال لفظی واشینگتن و تهران

تنش تازه بر سر پرونده “جمشید شارمهد”؛ جدال لفظی واشینگتن و تهران

هم‌زمان با اظهارات مقام آمریکایی درباره “ربایش، شکنجه و مرگ” جمشید شارمهد به دست جمهوری اسلامی و تشکر از برلین برای تحویل پیکر او، معاون سخنگوی وزارت خارجه جمهوری اسلامی در واکنشی تند او را “تروریست” خواند.تامِی پیگات، معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پیامی در ایکس گفت آمریکا یاد شارمهد را گرامی می‌دارد و برای پاسخ‌گو کردن تهران به فشار حداکثری ادامه می‌دهد. او از دولت آلمان بابت تأمین انتقال پیکر شارمهد قدردانی کرد.

محسن راوندی، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در پاسخ، با لحنی تند، آمریکا را به “حمایت از تروریسم کور علیه ملت ایران” متهم کرد و گفت مرثیه‌گویی برای “یک تروریست مرده” همدستی واشینگتن در “جنایات” او را ثابت می‌کند. او افزود که این رفتار «مسئولیت بین‌المللی دولت آمریکا» را در قبال حمایت از تروریسم سنگین‌تر می‌کند.

بنا به‌ ادعای قوه قضاییه جمهوری اسلامی، جمشید شارمهد (۶۷ ساله، دوتابعیتی ایرانی-آلمانی و ساکن پیشین آمریکا) پس از بازداشت در مرداد ۱۳۹۹ به اعدام محکوم و در هفتم آبان ۱۴۰۳ “اعدام” شد.

خانواده او و حامیان حقوق بشر می‌گویند او در امارات ربوده و به ایران منتقل شده بود؛ حکومت ایران اما این روایت را نپذیرفته و شارمهد را مرتبط با بمب‌گذاری مرگبار در شیراز معرفی کرده بود.

ابعاد حقوق بشری و نقش برلین

مقام‌های قضایی آلمان در مراسم یادبود، نتایج کالبدشکافی پیکر شارمهد را قرائت کردند. عفو بین‌الملل اعلام کرد از “خارج‌سازی چند عضو داخلی” پیکر او پیش از انتقال به آلمان شوک‌زده شده است. یک انجمن مدنی در آلمان نیز با اشاره به پرونده‌های پیشین، از دادستانی فدرال خواست با جدیت حقوقی، موضوع را پیگیری کند.

کالبدشکافی در آلمان نیز مشکوک بودن مرگ شارمهد را تشدید کرده است. جولیا دوشرو، مدیر عفو بین‌الملل آلمان، روز ۱۱ آوریل گفت، وضعیت جسد شارمهد به‌گونه‌ای بوده که تعیین علت مرگ ممکن نشده و این موضوع ضرورت تحقیقات “مستقل، بی‌طرف و مؤثر” را نشان می‌دهد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

دادستانی شهر کوتبوس آلمان نیز تأیید کرده که کالبدشکافی انجام شده، اما نتایج آن همچنان مبهم است و بررسی‌های شیمیایی-سم‌شناسی هنوز به پایان نرسیده است.

در پی “اجرای حکم اعدام جمشید شارمهد”، تبعه ایرانی- آلمانی در ایران، دولت فدرال آلمان در اولین اقدام، کاردار سفارت ایران را احضار کرد، رویه ای متداول که برای ابراز اعتراض رسمی در سطح دیپلماتیک استفاده می‌شود.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

آنالنا بربوک، وزیر خارجه پیشین آلمان نیز در واکنش به اعدام شارمهد آن را به وضوح یک “ترور” توصیف کرد و سفیر آلمان در تهران نیز مراتب اعتراض خود را به وزیر خارجه ایران ابلاغ کرد. سفیر آلمان در تهران نیز به برلین فراخوانده شد تا در مورد واکنش‌های بعدی به اقدام ایران با او رایزنی شود. صدراعظم آلمان نیز اعدام شارمهد را “یک رسوایی” خوانده بود.

ادعای فرماندهی قالیباف در جنگ ١٢ روزه؛ شایعه یا جنگ قدرت؟

ادعای فرماندهی قالیباف در جنگ ١٢ روزه؛ شایعه یا جنگ قدرت؟

رضا صالحی‌امیری، وزیر دولت پزشکیان، محمدباقر قالیباف را “فرمانده” جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل دانست؛ ادعایی که تحلیل‌گران آن را شایعه‌ و نشانه جنگ جناحی می‌بینند. دویچە ولە در این‌رابطه با کارشناسان گفت‌وگو کردە است.رضا صالحی‌امیری، وزیر میراث فرهنگی دولت مسعود پزشکیان، روز ۳۰ مهر در حاشیه دومین نشست دیپلماسی استانی مشهد، محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی را فرمانده مستقیم جنگ ۱۲ روزه میان ایران با اسرائیل معرفی کرد و گفت کە او پس از کشتە‌شدن شماری از فرماندهان “لباس رزم پوشید و مسئولیت فرماندهی را بر عهده گرفت”.

این اولین بار است که یک مقام ارشد دولتی، نقش فرماندهی مستقیم را به قالیباف نسبت می‌دهد. تا کنون هیچ نهاد نظامی صراحتاً “مسئولیت فرماندهی” یا نقش ویژەای را به قالیباف نسبت ندادەاند. خود قالیباف در گفت‌وگوها بیشتر از “هدایت میدانی، تصمیم‌گیری‌های سریع و نقش مستقیم خامنەای” سخن گفته، بی‌آن‌که بە نقش خود اشارەای داشتە باشد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

این اظهارات صالحی‌امیری که در حضور عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایراد شد، موجب طرح پرسش‌‌هایی در مورد نقش قالیباف در صحنە سیاسی ایران شدە است. دویچه‌وله فارسی در این باره با دو تحلیل‌گر سیاسی مصاحبه کرده است؛ اردشیر پشنگ و دامون گلریز.

“مدیریت ۱۲ روزه قالیباف، شایعه‌ای برای ریاست‌جمهوری”

اردشیر پشنگ این ادعا را “شایعه و تاکتیک رسانه‌ای” برای بالا بردن وزن سیاسی قالیباف در آستانه رقابت‌های قدرت می‌داند. او توضیح داد: «در داخل ساختار جمهوری اسلامی و در طبقات نزدیک به طبقه فوقانی قدرت، همواره شاهد چند دسته رقابت مختلف میان رقبا بوده‌ایم؛ یکی رقابت میان تفسیرهای مختلف از ایدئولوژی جمهوری اسلامی و نظریه ولایت فقیه بین ایدئولوگ‌ها، یکی رقابت بین جریان‌های رقیب که اصلاح‌طلب-اصول‌گرا… و سومین سطح رقابت، در میان افراد است.»

پشنگ به تلاش ۲۰ ساله قالیباف برای تصاحب کرسی ریاست‌جمهوری اشاره کرد و گفت: «محمدباقر قالیباف از ۲۰ سال پیش همواره در تلاش بوده تا به پست ریاست‌جمهوری دست یابد، اما هیچ‌گاه نتوانسته با اقبال روبرو شود و همواره شکست خورده است.»

بیشتر بخوانید: “سیسمونی‌ گیت”؛ جنگ قدرت در حکومت و جامعه‌ای خسته از فساد

وی افزود که قالیباف با “حفظ روابطش با بخش‌ها و لایه‌های غیرانتخابی ساختار ج.ا.”، پست‌هایی چون شهرداری تهران و ریاست مجلس را حفظ کرده و “مترصد است تا در اولین فرصت رویای ۲۰ ساله ریاست‌جمهوری” را محقق کند.

در ادامە پشنگ اظهار داشت: «لذا آنچه که این روزها برخی مدعی‌اند که مدیریت کشور طی ۱۲ روز جنگ با قالیباف بوده، بیشتر ناشی از همان ادعاها و رقابت‌های رسانه‌ای است و محتملا بیشتر یک تاکتیک رسانه‌ای و جوسازی و فضاسازی و شایعه‌ای هدفمند برای بالابردن وزن سیاسی قالیباف در مقایسه با رقبایش است تا اینکه با واقعیت تطبیق داشته باشد.»

“قالیباف رهبر جناح طرفدار روسیه و چین در بحران جانشینی رهبری ایران”

دامون گلریز، کارشناس مسائل سیاسی ادعای فرماندهی قالیباف را در بستر “بزرگ‌ترین خلا قدرت و بحران حکمرانی پس از مرگ خمینی”مورد بررسی قرار داد. او معتقد است که موضوع جانشینی علی خامنەای، رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی، نظام را به جنگ جناحی کشانده است.

او نظام جمهوری اسلامی را بە دو جناح اصلی تقسیم می‌کند و می‌گوید: «جناح اول، طیف روسوفیل‌ها و سینوفیل‌ها به پرچم‌داری قالیباف که با حمایت عملی دولت پزشکیان و در دست داشتن بخش‌های کلیدی نهادهای نظامی، رسانه‌ای و اقتصادی، عملاً قدرت و ثروت را در دست دارد و به مسکو و پکن وابسته است».

گلریز انتقادهای علنی قالیباف از ظریف و روحانی در خصوص دیپلماسی با مسکو را در این چارچوب طبقە‌بندی می‌کند.

بیشتر بخوانید: آیا روسیه در جنگ ١٢ روزه بە ایران خیانت کرده است؟

گلریز در ادامە می‌‌گوید: «جناح دوم، جریان حاشیه‌نشین‌های سیاسی ولی متمایل به سازش با آمریکا و غرب هستند کە با پرچم‌داری روحانی، کروبی و روزنه‌گشایان حکومتی، بدون در دست داشتن زر و زورِ طیف رقیب، اغلب با صدور بیانیه‌های اعتراضی و افشاگری‌های رسانه‌ای از فساد اقتصادی تا ریاکاری‌های فضای خصوصی مقامات طیف اول (مانند شمخانی)، تلاش می‌کند وفاداری دولت پزشکیان را به سمت خود بکشاند».

گلریز بخش سومِ معادله قدرت و مهم‌ترینِ آن را اکثریت جامعه ایران می‌داند و می‌گوید: «بخش بزرگی از جامعه سیاسی ایران قرار دارد که با جنبش‌های متعدد اجتماعی بارها نشان دادند که مطالباتشان از حکمرانی بیرون از این دو طیف جمهوری اسلامی است.»

اما به گفتە او مانعِ سر راه، “نبود اپوزیسیون مؤثر و متکثر” است که بتواند “از خلأ مرگ خامنه‌ای، بهره ببرد و حداقل یکی از جناح‌ها را به سازش با مطالبات ملت وادار کند”.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

گلریز در ادامە هشدار می‌دهد و می‌گوید: «به داوری من چنانچه این سه روند با همین کیفیت و سرعت ادامه پیدا کند، آنهم با چشم‌انداز خلا رهبری نظام بعنوان فصل الخطاب مشاجرات در آینده نزدیک این رژیم، منطقا، طیف روسوفیل‌ و سینوفیل‌ آینده حکمرانی در جمهوری اسلامی را رقم خواهند زد. آنوقت مانند دوران قاجار، این مسکو و پکن خواهند بود که در رقابت‌ قدرت‌های بزرگ، حکمرانی در تهران را وجه المصالحه معاملات خود با واشنگتن و بروکسل خواهد کرد».

تاکید بر نقش رهبری قالیباف در جنگ ١٢ روزه، در حالی کە گفتە می‌شود خامنەای در همان روزها بە پناهگاه زیر زمینی مخفی شدە بود، احتمالا بدون قصد نیست. قالیباف در گذشتە بارها نشان دادە کە میل به قدرت دارد. با این حال باید دید کە در آینده چه کسی برنده جنگ قدرت در ساختار جمهوری اسلامی خواهد بود.

فرمان چارلز سوم برای سلب عناوین از برادرش؛ خروج از کاخ سلطنتی و تغییر نام رسمی

فرمان چارلز سوم برای سلب عناوین از برادرش؛ خروج از کاخ سلطنتی و تغییر نام رسمی

کاخ باکینگهام آغاز فرآیند رسمی برای سلب عناوین و افتخارات از اندرو را اعلام کرد. بر این اساس، او حق اقامت در “رویال لاج” را از دست می‌دهد و با نام رسمی “اندرو مونتباتن وینزر” شناخته خواهد شد.طبق اطلاع‌رسانی کاخ باکینگهام، فرآیند حقوقی برای سلب عناوین سلطنتی و افتخارات از اندرو برادر پادشاه بریتانیا آغاز شده است. پیامد مستقیم این تصمیم، تغییر نام رسمی او به اندرو مونتباتن وینزر و حذف جایگاه‌های تشریفاتی مرتبط است.

هم‌زمان، حق اقامت او در اقامتگاه سلطنتی رویال لاج (نزدیک ویندسور) لغو و انتقال به یک اقامتگاه خصوصی دیگر ابلاغ شده است. گزارش‌های متعدد از اسکان آینده او در ملکی واقع در سندریگهام (نورفک) حکایت دارد و هزینه‌های جابه‌جایی و اقامت را پادشاه تقبل می‌کند.

وضعیت اقامت و قرارداد بحث‌برانگیز

اقامت طولانی‌مدت اندرو در رویال لاج سال‌ها محل مناقشه بوده است. طبق گزارش‌های مطبوعات بریتانیایی، او پس از سرمایه‌گذاری اولیه برای بازسازی ملک، از یک قرارداد بلندمدت و اجاره‌ای نمادین برخوردار بود که به او حق سکونت پایدار می‌داد. همین بندها پیش‌تر تلاش‌های چارلز سوم و ویلیام برای خروج او از ملک را با مانع حقوقی روبه‌رو کرده بود. با صدور فسخ رسمی از سوی کاخ، راه حقوقی برای تخلیه ملک هموار شد و زمان‌بندی انتقال به‌صورت رسمی به او ابلاغ شده است.

سلب عناوین و افتخارات، استفاده از القاب سلطنتی در مکاتبات رسمی و برنامه‌های تشریفاتی را متوقف می‌کند و با تغییر نام رسمی، شیوه معرفی در اسناد، دعوت‌نامه‌ها و امورات ثبتی دربار را دگرگون می‌سازد؛ لغو حق اقامت در رویال لاج نیز دسترسی به امکانات و کارکنان وابسته به آن ملک را پایان می‌دهد و با توجه به قراردادهای قبلی و هزینه‌های بازسازی، احتمال بررسی‌های تکمیلی درباره ترتیبات مالی و زمان‌بندی انتقال را در پی دارد.

زمینه رسوایی و فشار افکار عمومی

اندرو به‌دلیل ارتباطات گذشته با جفری اپستین، سرمایه‌دار آمریکاییِ محکوم به جرایم جنسی که در ۲۰۱۹ در بازداشت درگذشت، از سال‌ها پیش در مرکز انتقادها قرار داشته است. انتشار خاطرات پس از مرگ ویرجینیا جیوفری و روایت او از سوءاستفاده جنسی در سنین پایین بار دیگر موجی از فشار رسانه‌ای علیه او ایجاد کرد.

اندرو این اتهامات را رد کرده، اما در ۲۰۲۲ در یک پرونده مدنی در آمریکا به توافق مالی خارج از دادگاه تن داد. گزارش‌های تازه درباره حضور اپستین و هاروی واینستین (محکوم جنسی دیگر) در میهمانی‌هایی در رویال لاج نیز بر حساسیت‌ها افزود و مطالبه شفافیت مالی خاندان سلطنتی بریتانیا را تقویت کرد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

ماجرای جفری اپستین، بانکدار و میلیاردر آمریکایی در سال‌های گذشته هر بار با فاش شدن جزئیاتی تازه داغ‌تر شده است.

نام اپستین شش سال قبل به دلیل شکایت دختران نابالغی بر سر زبان‌ها افتاد که در استخرپارتی‌های این بانکدار، میهمان‌ها را ماساژ می‌دادند. پلیس فدرال آمریکا “اف بی آی” گفته بود، اپستین چند دختربچه را تحت آزار جنسی قرار ‌داده بود و آنها را در خانه‌هایش در فلوریدا و نیویورک به تن فروشی وامی‌داشت.

اپستین ثروت بیکران خود را از معاملات وال استریت به دست آورده بود. پیش از رسوایی “استخرپارتی”، بیل کلینتون، دونالد ترامپ و شاهزاده اندرو، پسر ملکه بریتانیا در شمار دوستان نزدیک او بودند.

او یکبار در سال ۲۰۰۸ بازداشت شده بود. در آن زمان او اعتراف کرده بود که اسباب تن‌فروشی کودکان را برای مشتری‌های خود فراهم آورده است. پس از آن اپستین ۱۳ ماه را در زندانی سپری کرد که می‌توانست شش روز در هفته زندان را ترک کند. در ضمن، به مدد توافقی که با دستگاه قضایی انجام شده بود کار او دیگر به دادگاه فدرال کشیده نشد.

در سال ۲۰۱۵، زنی در فلوریدا ادعا کرد که در سال‌های ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۳ که سن قانونی نداشت، اپستین او را به رابطه جنسی با شاهزاده اندرو وادار می‌کرد. دربار بریتانیا این اتهام را “مطلقا خلاف واقع” خواند، با این حال انتشار عکسی از اپستین و شاهزاده اندرو باعث شد که عضو خانواده سلطنتی بریتانیا به خاطر دوستی با این میلیاردر بدنام مورد انتقاد جدی قرار گیرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

تحلیلگران می‌گویند تصمیم جدید در امتداد روند فاصله‌گذاری نهادی خاندان سلطنتی با نام‌ها و رویدادهای پرحاشیه است تا هزینه‌ این حواشی برای اعتبار نهاد سلطنت کاهش یابد. سلب عناوین و مدیریت محل سکونت، دو مؤلفه‌ای هستند که مستقیماً بر تصویر عمومی تأثیر می‌گذارند و نشان می‌دهند که خانواده سلطنتی می‌کوشد خط تمایزی روشن میان این نهاد و حواشی شخصی ترسیم کند.