by admin | سپتامبر 29, 2025 | اخبار
اتحادیه اروپا اعلام کرد که در ادامه اقدام سازمان ملل، تحریمهای پیشین علیه ایران را بازمیگرداند. سازمان ملل پیشتر رسما تأیید کرده بود که تحریمهای بینالمللی، شامل شش قطعنامه و ۴۳ فرد و ۷۸ نهاد، دوباره فعال شدهاند.اتحادیه اروپا روز دوشنبه ۲۹ سپتامبر (۷ مهر) تأیید کرد که پس از اقدام مشابه سازمان ملل متحد، تمامی تحریمها پیشین شورای امنیت علیه ایران را بازمیگرداند.
ریاست اتحادیه اروپا در بیانیهای اعلام کرد: «امروز اتحادیه اروپا، در واکنش به تداوم عدم پایبندی ایران به توافق هستهای، تحریمها علیه این کشور را بازگرداند.» این اتحادیه در عین حال افزوده است: «درهای مذاکرات دیپلماتیک همچنان باز هستند.»
طبق اعلام اتحادیه اروپا، این تحریمها شامل مسدودسازی داراییهای بانک مرکزی ایران و دیگر بانکهای ایرانی، و نیز ممنوعیت سفر برخی مقامهای ایرانی میشود.
اتحادیه اروپا همچنین خرید و حملونقل نفت خام ایران و فروش یا عرضه طلا و برخی تجهیزات دریایی توسط جمهوری اسلامی را نیز ممنوع کرده است.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
سازمان ملل متحد دیروز یکشنبه پس از روندی که به ابتکار قدرتهای اروپایی آغاز شد، تحریمهای تسلیحاتی و دیگر تحریمها علیه ایران را به دلیل برنامه هستهای این کشور دوباره برقرار کرد. جمهوری اسلامی هشدار داده که این اقدام با پاسخی شدید مواجه خواهد شد.
تأیید رسمی بازگشت شش قطعنامه تحریمی علیه ایران
پس از فعال شدن مکانیسم ماشه توسط قدرتهای اروپایی، سازمان ملل دیروز یکشنبه ۲۸ سپتامبر در بیانیهای اجرای دوباره شش قطعنامه شورای امنیت علیه ایران و بازگرداندن تحریمها علیه ۴۳ فرد و ۷۸ نهاد را رسما تأیید کرد.
در یادداشت دفتر سخنگوی دبیرکل سازمان ملل برای خبرنگاران، آمده است: «طبق روند مندرج در بندهای ۱۱ و ۱۲ قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) شورای امنیت که از تاریخ ۲۷ سپتامبر ساعت ۸ شب به وقت شرق آمریکا لازمالاجرا است، تمامی مفاد قطعنامههای ۱۶۹۶ (۲۰۰۶)، ۱۷۳۷ (۲۰۰۶)، ۱۷۴۷ (۲۰۰۷)، ۱۸۰۳ (۲۰۰۸)، ۱۸۳۵ (۲۰۰۸) و ۱۹۲۹ (۲۰۱۰) به همان شکلی که پیش از تصویب قطعنامه ۲۲۳۱ (۲۰۱۵) در ۲۰ ژوئیه ۲۰۱۵ اعمال میشدند، مجددا برقرار میشوند.»
این یادداشت افزوده است که فهرست تحریمهای پیشین، که شامل ۴۳ فرد و ۷۸ نهاد میشود، دوباره برقرار شدهاند.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
فرانسه، بریتانیا و آلمان در ماه اوت سال جاری میلادی جمهوری اسلامی را به نقض تعهدات هستهای متهم کرده و رسماً مکانیسم ماشه را فعال کردند؛ ساز و کاری در نظر گرفتهشده در توافق هستهای ۲۰۱۵، موسوم به برجام، که اجازه میدهد در صورت تشخیص نقض توافق از سوی ایران، تمامی تحریمهای پیشین سازمان ملل ظرف ۳۰ روز دوباره احیا شوند. تهران هرگونه تلاش برای دستیابی به سلاح هستهای را انکار میکند.
پس از کلید خوردن ساز و کار موسوم به “مکانیسم ماشه” توسط قدرتهای اروپایی، شورای امنیت سازمان ملل روز ۱۹ سپتامبر با ۹ رأی مخالف در برابر ۴ رأی موافق، با ادامه تعلیق تحریمها علیه ایران به دلیل برنامه هستهایاش مخالفت کرد و زمینه بازگشت تحریمها فراهم شد.
بیشتر بخوانید: بازگشت تحریمها؛ پس از این چه در انتظار ایران است؟
پس از آن، روسیه و چین آخرین تلاش را برای جلوگیری از بازگشت تحریمها علیه ایران به کار گرفتند و پیشنویسی را برای به تعویق انداختن مکانیسم ماشه، به شورای امنیت ارائه کردند. این پیشنهاد نیز با ۹ رأی مخالف رد شد و راه را برای بازگشت تحریمهای بینالمللی علیه ایران هموار ساخت.
بدینترتیب تحریمهای سازمان ملل متحد که بین سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۰ علیه تهران وضع شده بودند، از بامداد روز یکشنبه ششم مهرماه به وقت ایران، دوباره اجرایی شدند.

by admin | سپتامبر 29, 2025 | ایران در هفته ای که گذشت
با اجراییشدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمهای سازمان ملل، ایران بدون شک با تنش و انزوای بیشتر و مسیری دشوارتر برای دیپلماسی روبرو خواهد بود. گفتوگو با دو کارشناس.در هفتههای اخیر، ایران پس از فعالشدن مجدد مکانیسم ماشه تحت توافق هستهای سال ۲۰۱۵ موسوم به برجام، در مرکز فشارهای بینالمللی تازهای قرار گرفته است.
با شکست تلاشهای چین و روسیه برای تعویق اجرای مکانیسم ماشه، تمامی تحریمها علیه ایران که پیش از این به حالت تعلیق درآمده بودند، اکنون به طور خودکار بازگشتند.
این تحریمها در کنار محدودیتهای مختلف، بار دیگر داراییهای ایران در خارج از کشور را مسدود، معاملات تسلیحاتی با این کشور را ممنوع و توسعه موشکهای بالستیک را با پیامدهایی مواجه میکنند.
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
در چنین شرایطی و حتی با وجود جنگ ۱۲ روزه با اسرائیل که آسیب جدی به تاسیسات هستهای به ویژه در فردو وارد کرد، جمهوری اسلامی همچنان به دنبال غنیسازی است. اما در مورد توانایی این کشور برای ادامه برنامه اتمی تردیدهایی وجود دارد.
بهروز بیات، کارشناس هستهای، به دویچه وله فارسی میگوید: «به نظر من ترامپ تا حد زیادی در مورد صدمه شدید به برنامه اتمی ایران درست میگوید و برنامه غنیسازی ایران تا مدتها تعطیل خواهد بود.»
او میافزاید: «اروپاییها هیچوقت نمیخواستند امکان استفاده از مکانیسم ماشه را از دست بدهند، اما امکان اینکه آن را به تعویق بیندازند وجود داشت.»
بهروز بیات میگوید اروپا اکنون جمهوری اسلامی را در وضعیت ضعف میبیند که باید حداکثر امتیاز را از آن بگیرد. به گفته او اما اروپاییها مدتها راغب نبودند مکانیسم ماشه را به کار بیندازند.
از سوی دیگر، ایران، چین و روسیه غرب را به رفتار غیراخلاقی در استفاده از مکانیسم ماشه متهم میکنند.
بهروز بیات در همین رابطه میگوید، میتوان این وضعیت را با این پرسشها از منظر اخلاقی نیز بررسی کرد که چرا طرفی که غیراخلاقی عمل کرده است، نباید با هیچ عواقبی روبرو شود، در حالی که طرفی که فقط خطاهای جزئی دارد، مجازات میشود؟
این کارشناس هستهای اضافه میکند: «اما صرف نظر از اینها باید توجه داشت که در برجام مکانیسم ماشه درست برای چنین منظوری طراحی شده است. زیرا که اگر این اختیار در دست غرب نمیبود برجام صورت نمیگرفت. به لحاظ قانونی و صوری حق طرف غربیهاست اما به جهت اخلاقی جهان متاسفانه در دست بیاخلاقان است.»
بازگشت تحریمها برای ایران به چه معناست؟
با بازگشت تحریمهای پیشین سازمان ملل، جمهوری اسلامی بار دیگر در بحبوحه تشدید تنشها و موقعیت سیاسی و اقتصادی متزلزلی قرار میگیرد. اگرچه این فشار بر مردم ایران نیز تأثیرات عمدهای میگذارد.
شاهین مدرس، تحلیلگر مطالعات امنیتی، در گفتوگو با دویچه وله فارسی میگوید: «این فقط دور دیگری از تحریمها نیست؛ این بازگشت یک تحریم کامل و فلجکننده است که ایران سالها با آن مواجه نبوده است.»
او میافزاید: «این یعنی مسدود شدن کانالهای بانکی، توقف صادرات نفت و حتی گرفتار شدن معاملات تجاری معمولی در شبکهای از محدودیتها. برای شهروندان عادی ایران، چنین شرایطی به معنای دشواری در زندگی روزمره است.»
به گفته شاهین مدرس، این شرایط همچنین به معنای سقوط پول ملی، گرانی شدید واردات، از بین رفتن مشاغل و بلعیده شدن هر چه بیشتر دستمزد باقی مانده توسط تورم افسار گسیخته است: «اقتصاددانان برای این وضعیت از اصطلاح شاخص فلاکت استفاده میکنند که ترکیبی از بیکاری و تورم است و در ایران این شاخص در حال حاضر بالا است. بازگشت تحریمها این شاخص را بسیار بالاتر هم خواهد برد.»
مدرس شرایط را اینگونه تشریح میکند: «وقتی دولتی دسترسی به دلار و مسیرهای تجاری را از دست میدهد، بار آن مستقیماً بر دوش مردم میافتد. آنان به ناگهان خود را در حال پرداخت هزینههای بیشتر برای نان، دارو، اجاره و سوخت میبینند، در حالی که چشمانداز کارشان نیز از بین میرود.»
بهروز بیات، کارشناس هستهای، نیز تأکید میکند که مردم از دو جبهه متحمل فشار این بحران خواهند شد: «اول اینکه بلافاصله درگیر میشوند. به ویژه طبقه متوسط که پشتوانه دموکراسی است و دوم رژیمهای یاغی مانند جمهوری اسلامی، ممکن است کوتاه نیایند و پایان ماجرا ممکن است جنگ باشد. در پایان احتمال دارد رژیم جمهوری اسلامی هم از بین برود اما بر روی خرابههای کشور که در آن سودی برای مردم ایران متصور نیست.»
بیشتر بخوانید: سایه سنگین “مکانیسم ماشه” بر اقتصاد رنجور ایران
آیا هنوز روزنه ای برای تغییر وجود دارد؟
مقامات اروپایی و مارکو روبیو، وزیر امور خارجه ایالات متحده، همچنان تمایل خود را برای پیگیری دیپلماسی و مذاکره با ایران تکرار کردهاند؛ با این حال، با اظهارات اخیر علی خامنهای و مقامات ارشد جمهوری اسلامی، چشمانداز تغییر تیره و تار به نظر میرسد.
شاهین مدرس بر این باور است که حتی یک معجزه هم نمیتواند سرنوشتی را که در انتظار جمهوری اسلامی است تغییر دهد. او تصریح میکند که دلیل آن نه در خارج از کشور، بلکه در درون نخبگان حاکم خود ایران نهفته است.
این تحلیلگر سیاسی میگوید: «روحانیون در تهران میدانند که جهان به چیزی کمتر از برچیدن کامل برنامههای هستهای و موشکهای بالستیک رضایت نخواهد داد. اگر آنها داوطلبانه از این برنامهها دست بکشند، وفاداری تنها گروهی را که هنوز آنها را سرپا نگه داشته است، از دست خواهند داد. اقلیت ایدئولوژیک کوچک اما قدرتمندی که سرکوب را در داخل کشور اعمال میکند.»
مدرس معتقد است که سران جمهوری اسلامی راه جنگ را ترجیح میدهند: «آنها تصور میکنند که اگر قدرتهای غربی حمله کنند، این خارجیها خواهند بود که تأسیسات هستهای و پایگاههای موشکی را نابود میکنند، نه خودشان. به این ترتیب، رژیم میتواند ادعا کند که هرگز تسلیم نشده و با تجاوز خارجی به این وضعیت افتاده است.»
به گفته او، در این منطق پیچیده، حتی حکومت بر یک کشور ورشکسته و شکستخورده، تا زمانی که مردان قدرت در قدرت باقی بمانند، قابل قبول است و برای آنها، بقا بیش از رفاه، بیش از کرامت، حتی بیش از خود ملت اهمیت دارد.
آیا آمریکا به دنبال تغییر رژیم است؟
در همین حال، بحث بر سر انگیزه احتمالی سیاست ایالات متحده در قبال ایران ادامه دارد. در هفتههای اخیر، لفاظیهای تندی از سوی برخی مقامات آمریکایی منتشر شده است.
تام باراک، نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه، تا آنجا پیش رفت که رژیم ایران را “مار” نامید که سر آن باید قطع شود. عبارتی که گمانهزنیها را مبنی بر اینکه ایالات متحده ممکن است به سیاست تغییر رژیم روی آورده باشد، افزایش داده است.
شاهین مدرس، تحلیلگر مطالعات امنیتی، برخلاف بسیاری، میگوید سیاست خارجی ایالات متحده بر اساس یک اظهارنظر تغییر نمیکند. به گفته او برای اینکه تغییر رژیم به یک هدف واقعی تبدیل شود، باید به یک تصمیم جمعی تبدیل شود و این تصمیم نه تنها توسط افراد، بلکه کاخ سفید، کنگره و نهادهای امنیتی آمریکا پذیرفته و توسط متحدان خارجی نیز پشتیبانی شود.
شاهین مدرس در همین راستا میگوید: «تاریخ نشان میدهد که تغییر رژیم هرگز صرفاً لفاظی نیست. این امر به اراده سیاسی، منابع و ترسیم این چشمانداز که پس از آن چه خواهد شد، نیاز دارد.»
بیشتر بخوانید: “میگا”؛ آیا ترامپ سیاست تغییر رژیم ایران را در پیش گرفته است؟
او ادامه میدهد: «بدون اینها، آنچه میبینیم تنها فشار است، نه تغییر؛ تحریمها برای تضعیف رژیم، اقدامات پنهانی برای کند کردن برنامههای آن، انزوای دیپلماتیک برای کاهش دامنه نفوذ آن. این اقدامات ممکن است جمهوری اسلامی را به گوشهای سوق دهد، اما هنوز به دکترین رسمی ایالات متحده برای تغییر رژیم تبدیل نشدهاند.»
شاهین مدرس تاکید میکند: «این گام تنها زمانی برداشته میشود که رهبران آمریکایی در همه نهادها، به تغییر رژیم به عنوان یک هدف مشترک متعهد شوند و آماده باشند با پیامدهای آن کنار بیایند.»
آیا جنگ اجتنابناپذیر خواهد بود؟
با اجراییشدن مکانیسم ماشه و بازگشت تحریمها، ایران میتواند ذیل فصل هفتم منشور سازمان ملل قرار گیرد، چنین امری این کشور را به عنوان تهدیدی برای صلح و امنیت بینالمللی معرفی میکند. این طبقهبندی میتواند احتمال اقدام نظامی را محتملتر کند.
بهروز بیات، کارشناس هستهای، میگوید: «قطعنامهها و قرارگرفتن ایران ذیل بند هفت هنوز جنگ را توجیه نمیکند. یعنی بند ۴۱ جنگ را توجیه نمیکند. معنای بند ۴۲ این است که باید از طریق جنگ مقابله کرد. منتهی دنیا بر اساس قوانین پیش نمیرود.»
او میافزاید: «به نظر من نکته مهم مکانیسم ماشه و تحریمها این خواهد بود که به کشورهایی مثل اسرائیل و شخص نتانیاهو فرصت میدهد تا راحتتر بتواند جنگ را توجیه کند. از این لحاظ خطرناک است.البته پیامدهای اقتصادی نیز وجود دارد، اما به نظر من خطرناکترین جنبه این است که جنگ را محتملتر میکند، هر چند که محتوای بند ۴۱ هنوز توجیه جنگ نیست.»
بسیاری از تحلیلگران بر این عقیدهاند که اکنون تنها یک معجزه میتواند مسیر فعلی را تغییر دهد و بدون شک آن معجزه باید از درون تهران رخ دهد. در حال حاضر، توپ کاملاً در زمین ایران است.

by admin | سپتامبر 29, 2025 | شعر و ادبیات
در ۱۳۵امین سالگرد تولد احمد کسروی، درباره اندیشه او و قتلش به دست فدائیان اسلام گفت وگویی کردهایم با فرج سرکوهی. او میگوید: شايد اگر روشنفکران چپ و لیبرال نقد دین را ادامه میدادند سرنوشت دیگری جز انقلاب اسلامی داشتیم.۱۳۵ سال پيش در چنين روزی (۸ مهر ۱۲۶۹/ ۲۹ سپتامبر ۱۸۹۰) احمد كسروی در حكمآباد تبريز زاده شد. پدر احمد كسروی بازرگان بود اما چون نياكانش روحانی بودند او را از آموزش در آن رشته بازنداشت.
در کتاب “زندگانی من” مینويسد: «مادرم مرا از رفتن به كوچه و درآمیختن با بچگان دیگر بلكه از پرداختن به بازی هم بازمیداشت. … از زمان بچگی تا شش سالگی جز تراشیدن سرم و رنجی كه از آن راه میبردم چیزی به یاد نمیدارم.»
شش ساله بود كه به مكتب رفت و ديری نپاييد كه افزون بر ازبر كردن قرآن، صرف و نحو و آنچه را در مكتبهای سنتی محل میشد آموخت، ياد گرفت.
۱۲ ساله بود كه پدرش را از دست داد و اداره كارگاه قالیبافی تا سه سال بر گردن او افتاد.
۱۵ ساله بود كه در چند مكتب درس میخواند و همزمان “ملايی” میكرد.
۲۱ ساله بود كه تاب تحجر همكارانش را نياورد و اين حرفه را كنار گذاشت و پس از فروختن كتابها و خرج اندوختههايش مدتی جوراببافی راه انداخت.
۲۵ ساله بود كه در مدرسه آمريكايیهای تبريز آموزگار عربی شد و انگليسی و اسپرانتو را هم به زودی آموخت.
او با هرچه بوی سنت میداد يا آن را برآمده از سنتها میدانست میرزميد و در اين كار چنان زيادهروی میكرد كه گاه به سوزاندن كتابهای آنان رأی میداد.
در آموختن دانشهای نوين بسيار سختكوش بود و دانش ژرف او در رشتههای زباندانی، زبانشناسی تاريخ و اخترشناسی، خودآموخته پيش میرفت.
در “زندگانی من” به فروتنی مینويسد: «یكی از روزنامههای مصر مرا داننده ۱۰ زبان شناسانیده در حالی كه من جز چند زبان تركی و فارسی و عربی و انگلیسی و ارمنی را نمیدانم و دانش من زبانشناسی بوده نه زباندانی.»
در واقع اما او بيش از ۱۰ زبان میدانست و در زبانهای كهن و باستان مانند پهلوی هم سررشته داشت.
۲۷ ساله بود كه نخستين اثرش “زبانآموزی عربی” را منتشر كرد و از آن پس تأليفهای بسياری در رشتههای تاريخ، جغرافيا، حقوق و به ويژه زبانشناسی به چاپ رساند و در برابريابی واژههای فارسی به جای عربی و اروپايی به پيشرفتهای بزرگی رسيد.
خودش نوشته است: «در زبانشناسی به یک زمینه نوی درآمدم و كمابيش نامهای هشت هزار شهرها و دیهها را گردآورده درباره آنها به جستار و رسیدگی پرداختم و میخواستم معنی نامهای شهرها را از راه دانش بدست آورم.»
۳۰ ساله بود كه به دادگستری راه يافت و بيش از ۱۰ سال به عنوان قاضی، دادستان، بازپرس و وكيل كار كرد.
۵۲ ساله بود كه يكی از ماندگارترين آثارش “تاريخ مشروطه ايران” را به پايان رساند كه بيش از هر كتاب ديگری مورد استفاده پژوهشگران اين جنبش بوده است.
۵۸ ساله بود كه پس از انتشار كتاب “بخوانيد و داوری كنيد” در انتقاد از اسلام به ويژه شيعه، بنيادگرايان اسلامی چند بار به جانش سوء قصد کردند.
در پايان عمرش نوشت: «كدام سیاست شما را برانگیخته كه به بازگشتن قمهزنی و سینهزنی و اینگونه رسوايیها میدان دهید و زنان را دوباره به چادر و چاقچور بازگردانید؟»
احمد كسروی روز ۱۲ اسفند سال ۱۳۲۴ در ۵۵ سالگی توسط گروه فدائیان اسلام در محل دادگستری تهران به ضرب گلوله و ۲۷ ضربه چاقو ترور شد.
درباره او و چرایی ترور او توسط فداییان اسلام با فرج سرکوهی، نویسنده و پژوهشگر گفت و گو کردهایم.
دویچهوله: شما در نوشتههای خود در باره زندگی و كار احمد كسروی او را انسانی چندبُعدی معرفی میکنید که برخی شاخصههای او هنوز معاصر است. کسروی چه شاخصههایی داشت؟
فرج سركوهی: احمد كسروی زندگی پر تب و تابی داشت. در يكی از پرتلاطمترین دورههای تاريخ ايران میزیست. در تحولات سیاسی و فرهنگی روزگارِ خود حضوری فعال و اثرگذار داشت. رخدادهای بزرگی چون انقلاب مشروطه، قیام خیابانی در آذربایجان، برآمدن رضا شاه و دوران سلطنت او و چند سال پس از رضاشاه را تجربه کرد.
کسروی در ژانرهای گوناگون آثاری ماندگار آفريد. در خانوادهای روحانی و فقیر در محله فقيرنشين حكم آباد تبريز زاده شد، در نوجوانی در توفان جنبش مشروطه چشم عقل و نقد به جهان باز کرد. پس از شکست جنبش خیابانی در تبریز که سالهایی با آن همراهی داشت، به تهران و خوزستان رفت.
با آدمهای موثری چون علی اكبر داور، چپ گراپی که بعدتر وزیر دادگستری شد و تيمورتاش که بعدتر وزير دربارِ رضاشاه شد، آشنا بود. در بنیانگذاری دادگستری نو نقش مهمی داشت. در کتاب “ده سال در عدليه” تجربه پر فراز و نشیب خود را در این عرصه نوشته است.
دوران او دوران جذب و درونی کردن تجدد بود و کسروی از پیشگامان این دوره بود.
کسروی در اغلب سالهای حیات خود استقلال فكری خود را از قدرت دینی و زمینی حفظ و به پرنسيپهای خود وفادار بود. برای مثال به عنوان وکیل، هم وکالت تقی ارانی در پرونده کاری او هست و هم وکالت پزشک احمدی از جلادان دوران رضا شاه.
کسروی تن به قدرت نمیداد و حتا با رضا شاه نیز درافتاد.
نوگرايی چه تأثيری در كارهای علمی او داشته؟
کسروی زباندانی كوشا و توانمند بود. با چند زبان آشنایی کافی داشت از جمله انگلیسی، تا حدی فرانسوی و اسپرانتو. ترکی زبان مادری او بود و عربی و پهلوی ساسانی را خوب یاد گرفته بود . حتا برخی زبانها چون مازندرانی را نیز فراگرفته بود. بر زبان فارسی مسلط بود. نثری روان و روشن و سالم داشت. بسیاری واژههایی که کسروی ساخت در زبان فارسی جذب شدند. در غنای زبان فارسی نقشی مهم داشت.
کسروی فرزند دوران خود بود یعنی پلی بود بین سنت و مدرنيته با سمتگیری به سوی تجدد و عقلگرایی.
نوگرايی و دانش در كسروی مورخ تا چه اندازه است؟
کسروی مورخی چیره دست و با مبانی تاريخنگاری نوِ اروپا آشنا بود. “تاريخ پانصدساله خوزستان”، “شهرياران گمنام” و آنچه او درباره صفويه و جز آن نوشته نمونههایی هستند از گامهای نخستین تاريخنگاری نو در ایران البته با محدویتهای دوران او در ایران آن روزگار. “تاريخ مشروطه” و “تاريخ ۱۸ ساله آذربايجان” کسروی از معتبرترين مراجع و منابع تاريخ مشروطه است.
آيا كسروی و آثار او به كار امروز ما هم میآيد يا او يک خاطره شيرين تاريخی است؟
شاید مهمترين كارِ كسروی نقد دين است. در ایران پیش از مشروطه نقد دین نداشتیم. برداشتهای مختلف از دین و وحی وجود داشتند و با هم در جدال بودند اما همه از منظرِ درون دینی و زندانی در نگاه دینی . اصل در نگاه دینی این است که وحی آسمانی و گفتارِ خدا، مرجع و معیارِ اصلی شناخت است و عقلِ آدمی تابعی است از آن.
بیشتر بخوانید: جنگ جهانی اول با ایران چه کرد؟
می دانیم که عقلگرایی که از بسترهای اصلی مدرنتیه در اروپا است، بدین معنا است که عقل نقاد خودبنیاد آدمی، تنها مرجع و معیارشناخت است و نه وحی آسمانی. آدمی در مرکز مینشیند، عقل جای وحی را میگیرد و زمین جای آسمان را. جنبش روشنگری که بر بستر عقل گرایی برآمد، از جمله تلاشی است برای بسط و تعمیق این تحول در میان جامعه. نقد دین و نقد وحی از مهم ترین جلوههای عقل گرایی است.
مدرنتیه و در نتیجه عقلگرایی و روشنگری حاصل حرکت درونجوش جامعه ایرانی نبود، از خارج آمد اما کسانی در عصرِ قاجاری مولفههایی از این دو را جذب کردند و کسروی از جمله سرآمدترین کسان این موج است.
ميتوانيم کسروی را، البته با اغماض، از چهرههای مهم عقلگرایی و روشنگری ایرانی در آن دوران بدانیم و البته باز هم با تاکید بر برخی محدودیتهای افق فکری او.
کسروی بخشی از زندگی فکری خود را به نقد دین از منظرِ عقل اختصاص داد. تشیع، تصوف و بهائیت از دینهای مهم آن روزگار در ایران بودند و کسروی در سه کتاب شیعه گری، بهائیگری و صوفیگری به نقد این سه برخاست . متنهایی هم در باره حافظ و مولوی و سعدی و.. نوشت اما در نوشتههای خود در باره ادبیات و شاعران ایرانی کلا راه خطا رفت، راهی به دور از مبانی نقد ادبی و جامعه شناسی ادبیات.
کسانی در مشروطه و کسانی چون صادق هدايت و ذبیح بهروز پس از مشروطه در آثاری چون “افسانه آفرينش” و “البعثتة الاسلاميه فی البلاد فرنجیه” و “معراج نامه” به نقد دین پرداخته بودند اما این آثار بیشتر ادبی بودند تا نظری.
كسروی ساده و روان مینوشت. آثارش برای تحصیل کردگان و جامعه شهری آن روزگار قابل فهم بود. کسروی به نوشتن بسنده نکرد و با سخنرانی، مناظره و مباحثه و تاسیس انجمنهای گوناگون در تهران و شهرهای بزرگ نقد دین را منسجم و پیگیر ادامه داد.
آثار کسروی را درنقد دین و ادبیات کلاسیک میتوان نقد کرد که کاستیهای بسیار دارند اما نقد جدی و پیگیر دین و فرهنگ دینی در پرتو بارقههایی از عقلگرایی، یعنی آن چه کسروی کرد، گامی مهم در بسترِ تجدد جامعه ایرانی بود، هرچند راه او ادامه نیافت. شايد اگر روشنفکران چپ و لیبرال نقد دین را ادامه میدادند سرنوشت دیگری جز انقلاب اسلامی داشتیم.
چرا اين نقد ادامه پيدا نكرد؟
از جمله به دلایلی چون فضای رعب و وحشتی که قتل بیرحمانه کسروی ایجاد کرد، ممنوع شدن آثار او در زمینه نقد دین، فشار وحشتناک روحانیت در مقابله با هر نوع نقد دین، فضای دینی جامعه، مخالفت قدرت و دربار و دولتها با نقد دین، حمایت حکومت از دین و البته تسلط دینخویی بر جامعه و حکومت.
در چند دهه اخیر با قویتر شدن گرایش دینگریزی در جامعه و تجربه سیاه حکومت اسلامی، زمینه برای نقد دین فراهم شده است. نقد دین اکنون عمیقتر و در بسترهای متفاوت بسیار فراتر از دوره کسروی است.
آيا كسروی كه بيشتر در محافل علمی مشهور بود، برای روحانيان خطر بزرگی بود كه فداييان اسلام او را ترور كردند؟
كسروی تنها در محافل علمی شناختهشده نبود، او نقد دين را به ميان بخشهای مهمی از مردم شهرهای بزرگ برد، جوانان بسياری را جلب كرد، سخنرانی و مناظره میکرد. انجمن “باهماد آزادگان” که او برپا كرد، در بسياری از شهرها شاخه و شعبه داشت. روزنامه پرچم و كتابهای او فروش خوبی داشتند و این همه روحانیت شیعه را ترساند.
افزون بر اينها، روحانيت، چه شيعه، چه سنی، هميشه عليه كسانی كه انديشههایی متفاوت با قرائت رسمی داشتند، فتوای قتل صادر كرده است. مگر منصور حلاج را نكشتند؟ عين القضات را نكشتند؟ مگر اين همه جنايت عليه بهائيان نكردند؟ حکم مرتد فطری از نظر اغلب روحانیون مسلمان مرگ است. این نیز از جمله دلایل قتل کسروی بود.

by admin | سپتامبر 28, 2025 | Uncategorized
بنیامین نتانیاهو مدعیست که اسرائيل از محل نگهداری ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایران کاملا مطلع است. او در پاسخ به پرسش اینکه آیا اسرائیل برنامهای برای دسترسی به این میزان اورانیوم دارد یا نه، پاسخ صریحی نداد.بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائيل در گفتگو با شبکه آمریکایی فاکسنیوز مدعی شد که اسرائيل از محل ذخیره ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنی شده ایران “کاملا مطلع” است.
او در پاسخ به این پرسش که آیا اسرائیل برنامهای برای دسترسی به اورانیوم غنیشده ایران دارد یا نه، پاسخ صریحی نداد اما خطاب به مجری شبکه فاکسنیوز گفت: «باید فشار دیپلماتیک و اقتصادی بر ایران را حفظ کنیم تا برایش روشن شود که اجازه از سرگیری تلاش برای ساخت بمب اتمی و نابودی کشور ما و شما را نخواهیم داد.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
گفته میشود که اسرائیل اطلاعات درباره محل نگهداری این میزان اورانیوم غنیشده را با آمریکا نیز به اشتراک گذاشته است.
اظهارات نتانیاهو در حالیست که روزنامه اسرائیلی “جروزالمپست” ۲۴ شهریور ماه با انتشار گزارشی اختصاصی نوشته بود که سازمان اطلاعات و عملیات ویژه اسرائیل (موساد) از محل ذخیره ۴۰۰ کیلوگرم اورانیوم غنیشده ایران “اطلاع کامل” دارد.
جروزالمپست در گزارش خود نوشته بود که این سطح کنترل به حدی است که اگر حکومت ایران بخواهد از این مواد برای ساخت بمب اتمی استفاده کند، اسرائیل فورا مداخله خواهد کرد.
بر اساس گزارشی از آژانس بینالمللی انرژی اتمی (IAEA)، ایران در اوایل تابستان ۲۰۲۵ و درست پیش از آغاز جنگ اسرائیل و آمریکا علیه این کشور در ماه ژوئن، این میزان اورانیوم را با درجه خلوص ۶۰ درصد در اختیار داشت.
هرچند اسرائیل در جریان جنگ ۱۲ روزه قسمت عمدهای از سه مرکز اتمی اصلی ایران شامل نطنز، فردو و اصفهان را هدف حمله قرار داد و به دهها سایت اتمی دیگر نیز خسارت وارد کرد، اما از آن زمان تاکنون، میزان مواد و ظرفیت غنیسازی ایران همواره مورد اختلاف بوده است.
دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا بارها تاکید کرده که حملات آمریکا به سه سایت غنیسازی ایران در ماه ژوئن، عمدتا تاسیسات فردو را کاملا تخریب و فعالیتهای آن را به طور چشمگیری به عقب انداخته است.
با این حال اواخر ژوئن و پس از پایان جنگ ۱۲ روزه، برخی از کارشناسان اسرائیلی گفته بودند که جمهوری اسلامی حتی میتواند با ذخایر اورانیومی که در این حملات از بین نرفتهاند، ظرف چند ماه بهسوی ساخت یک بمب اتمی حرکت کند.
حالا ۱۰ سال پس از توافق تاریخی هستهای غرب با تهران معروف به “برجام” که به تعلیق تحریمهای شورای امنیت علیه ایران منجر شده بود، تحریمهای گسترده سازمان ملل متحد در خصوص برنامه هستهای ایران بار دیگر برقرار شده است.
مهلت مکانیسم ماشه که توسط سه کشور اروپایی آلمان، بریتانیا و فرانسه فعال شده بود، در ساعت ۲ بامداد یکشنبه ۲۸ سپتامبر، ششم مهر (به وقت اروپای مرکزی) به پایان رسید و تمامی تحریمهای سازمان ملل علیه ایران به شکل خودکار فعال شد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
کشورهای غربی همچنان به تهران مظنون هستند که در پی دستیابی به بمب اتمی است. بهگفته آژانس بینالمللی انرژی اتمی، ایران تنها کشور بدون سلاح هستهای است که اورانیوم را تا سطح ۶۰ درصد غنیسازی میکند.
برای ساخت کلاهکهای هستهای، اورانیوم باید تا ۹۰ درصد غنیسازی شود، در حالی که برای تولید برق با انرژی هستهای، غنیسازی ۳٫۶۷ درصد کافی است.
تهران اما تاکید دارد که برنامه هستهایاش صرفا برای اهداف غیرنظامی است و همواره به فتوای علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی استناد میکند که تولید و استفاده از سلاحهای کشتار جمعی را ممنوع دانسته است.

by admin | سپتامبر 28, 2025 | تازه های رادیو
سرگئی لاوروف، وزیر خارجه روسیه بازگشت خودکار تحریمها علیه ایران را یک تله خواند و هشدار داد فعال شدن اسنپبک ضربهای سنگین به اعتبار و جایگاه سازمان ملل خواهد زد. ظریف احیای قطعنامههای منقضیشده را غیرقانونی دانست.وزیر خارجه روسیه روز شنبه ۲۷ سپتامبر در جمع خبرنگاران گفت، بازگشت تحریمهای شورای امنیت علیه ایران یک “تله” است و تروئيکای اروپایی از ابتدا به دنبال یافتن بهانهای برای “بازگرداندن تحریمها” بودهاند.
سرگئی لاوروف با اشاره به این که ایران با توافق هستهای سال ۲۰۱۵ (برجام) موافقت کرد چون هرگز خروج آمریکا از این توافق در سال ۲۰۱۸ را پیشبینی نکرده بود، افزود: «پس از خروج واشنگتن، اروپا به جای فشار بر آمریکا برای بازگشت به تعهداتش، خود نیز از اجرای تعهدات برجامی فاصله گرفت و اکنون کشورهای اروپایی تنها بخشهایی از قطعنامه ۲۲۳۱ را که مطلوبشان است، پیگیری میکنند.»
اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه وله
بر اساس قطعنامه ۲۲۳۱، با فعال شدن مکانیسم ماشه، تحریمهای سازمان ملل که پیش از سال ۲۰۱۵ برقرار بودند، دوباره بازمیگردند مگر آنکه شورای امنیت تصمیم دیگری بگیرد.
لاوروف اضافه کرد: «آنچه آنها میخواهند همین مکانیسم عجیب بازگشت تحریمهاست.»
به گفته وزیر خارجه روسیه، مکانیسم ماشه که از ابتدا بهعنوان “تلهای” برای ایران طراحی شد، نشان میدهد که تهران هیچ قصدی برای نقض تعهدات هستهای خود نداشته است.
لاوروف هشدار داد، آغاز روند بازگشت تحریمها علیه ایران ضربهای سنگین به “اعتبار و جایگاه سازمان ملل” خواهد زد.
وزیر خارجه روسیه گفت: «ما میخواستیم توافق هستهای ایران بدون تغییر ادامه یابد تا بتوانیم در زمان مناسب مذاکرات را ادامه دهیم.» او اضافه کرد، ایران همچنان آماده گفتوگوست.
ظریف: احیای قطعنامههای منقضیشده غیرقانونی است
محمد جواد ظریف، وزیر خارجه پیشین جمهوری اسلامی نیز روز یکشنبه، ۲۸ سپتامبر با انتشار پیامی در شبکه اکس با تاکید بر این که “شش سال نقض برجام و ۱۲ روز جنگ نتوانست ایران را به زانو درآورد”، نوشت: «اکنون سه کشور اروپایی با سوءاستفاده از شورای امنیت، قطعنامههای منقضیشده را به طور غیرقانونی احیا کردهاند.»
ظریف هشدار داد که این اقدام موقعیت “چانهزنی” را بهبود نمیبخشد، بلکه تنها نقش اروپا را در دیپلماسی با ایران از میان میبرد.
بیشتر بخوانید: پزشکیان: بین خواسته غرب و اسنپبک، اسنپبک را انتخاب میکنیم
در عین حال، عباس عراقچی، وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی در نامهای به آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل اقدام کشورهای اروپایی را “نهتنها از لحاظ حقوقی بیاساس، بلکه از منظر سیاسی و اخلاقی نیز توجیهناپذیر” خواند و تاکید کرد، ایران و دیگر کشورها هیچگونه “الزامی به تبعیت” از بازگشت تحریمهای بینالمللی ندارند.
عراقچی با متهم کردن کشورهای غربی در این نامه نوشت: «سه کشور اروپایی و ایالات متحده با این تصور نادرست که ایران در برابر فشار و ارعاب تسلیم خواهد شد، مسیر تقابل را برگزیدهاند.»
پس از حملات اسرائیل و آمریکا به تأسیسات هستهای ایران در اواسط ژوئن، چندین دور مذاکره میان جمهوری اسلامی و اروپاییها برگزار شد تا امکان تعویق این روند بررسی شود. اما این گفتوگوها از دید اروپاییها “تعهدات ملموس و کافی” از سوی تهران به همراه نداشت.
این اظهارات در حالی صورت گرفته که ظاهرا اختلافها در میان مقامات ارشد جمهوری اسلامی بر سر چگونگی واکنش به فعال شدن مکانیسم ماشه بسیار عمیق به نظر میرسد. در حالی که برخی خواهان اتخاذ رویکردی سختگیرانهتر در قبال بازگشت تحریمها هستند، برخی دیگر از فروپاشی حکومت بیم دارند.
یک مقام دولتی ایران به خبرگزاری رویترز گفته است: «موجودیت جمهوری اسلامی در خطر است. مردم ما دیگر نمیتوانند فشار اقتصادی بیشتر یا یک جنگ دیگر را تاب بیاورند.»
بیشتر بخوانید: بازگشت تحریمها؛ رکوردزنی بهای دلار و تنش در بازار بورس
استقبال اسرائيل از فعال شدن اسنپبک
وزارت خارجه اسرائيل روز یکشنبه در ادامه واکنشها نسبت به فعال شدن مکانیسم ماشه علیه ایران، با انتشار پیامی در شبکه اکس، این اقدام را “تحولی بزرگ” در واکنش به کارشکنیهای مداوم ایران خواند و نوشت: «هدف روشن است: جلوگیری از ایران هستهای. جهان باید از همه ابزارها برای تحقق این هدف استفاده کند.»
در عین حال کایا کالاس، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا، بر تداوم تلاشها برای یافتن “راهحلی مسالمتآمیز” برای این مناقشه تأکید و اعلام کرد که بازگشت تحریمها و محدودیتهای هستهای نباید به معنای “پایان دیپلماسی” باشد.
دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید
کالاس افزود که همچنان مایل است به گفتگو با همه طرفهای ذیربط ادامه دهد.
بریتانیا، فرانسه و آلمان روز پنجشنبه ۲۸ اوت (۶ شهریور) رسما روند ۳۰ روزه بازگرداندن تحریمها علیه ایران را در شورای امنیت سازمان ملل آغاز کردند و به این ترتیب، مهلت فعالسازی مکانیسم ماشه، در ساعت ۲ بامداد روز یکشنبه ۲۸ سپتامبر (۶ مهر) به پایان رسید.
این سه کشور اروپایی ایران را به نقض توافق هستهای غرب با تهران معروف به “برجام” متهم کردند؛ توافقی که در سال ۲۰۱۵ با هدف جلوگیری از دستیابی ایران به بمب هستهای شکل گرفته بود اما ایالات متحده به ریاست جمهوری دونالد ترامپ در سال ۲۰۱۸ به طور یکطرفه از آن خارج شد.
