پس از نزدیک به سه ماه از حمله اسرائیل به زندان اوین، رضا خندان در نامه‌ای شرحی مفصل از وقایع آن روز به بیرون از زندان فرستاده است. به گفته او کودک یکی از مددکاران زن زندان و نیز ۱۴ سرباز جزو کشته‌شدگان این حمله بودند.”آن روز دوم تیرماه بود”، رضا خندان در مطلب مفصلی ماجراهای روز حمله اسرائیل به زندان اوین و آنچه را که بر سر زندانیان اوین آمد، شرح داده است. در این نامه که تاریخ ۱۹ شهریور را دارد و نسخه‌ای از آن امروز به دست دویچه‌وله فارسی رسیده به نکاتی اشاره شده که تا کنون خبری درباره آن منتشر نشده بود. او از جمله نوشته است: «موج انفجار بسیاری، از جمله یکی از دوستانم را از تختِ طبقه‌ی سوم به کفِ اتاق پرتاب کرده بود. زندانیِ اهلِ نیجریه مشغولِ آشپزی بوده که هراسان و ناخواسته ظرفِ غذا را روی نیم‌تنه‌ی بالای زندانی دیگری خالی می‌کند. از گردن تا کمرِ آن شخص سوخته بود.» در این نامه همچنین آمده که “کودکِ یکی از مددکارانِ زن جزو کشته‌شده‌ها بوده است”.

او از وحشت و هراس زندانیان و سبعیت زندان‌بانان می‌گوید که حتی در چنین شرایطی حاضر به باز کردن درهای زندان نبوده‌اند: «زندانیان وحشت‌زده و هراسان همچنان در حالِ فرار از سالن‌ها و عبور از راه‌پلّه‌های بسیار تنگِ ساختمانِ بند بودند تا خود را به بیرونِ بند برسانند. همه‌جا پر از دود و خاک و سنگ و خاکستر شده بود. راه‌پلّه‌ی منتهی به افسر نگهبانی و دفترِ مدیرِ بند واقع در طبقه‌ی پایین را بسته بودند و جمعیتِ زیادی هرچه فریاد می‌زدند و با قدرتِ تمام به در می‌کوبیدند، درها را باز نمی‌کردند. پرسنلِ بند وحشت‌زده درهای ورود و خروج را قفل کرده و مانعِ خروجِ زندانیان از بند و انتقالِ مجروحین به بهداری شده بودند.»

بیشتر بخوانید: روایت زندانیان از شرایط وحشتناک زندان‌ها پس از حمله اسرائیل به اوین

به گفته این فعال مدنی و سیاسی زندانیان پس از مدت‌ها فریاد کشیدن موفق می‌شوند “در گوشه حیاط” را شکسته و بیرون بند بروند. او می‌فزاید: «چهار طرفِ بهداریِ بند پنجره است و به همین خاطر، همه‌جای بهداری مانندِ حیاطِ بند مملو از خاک و سنگ و شیشه‌های خُرد‌شده بود.»

او از حیرت زندانیان برای منتقل نکردن مجروحان به بیمارستان می‌گوید و از جان دادن یک زندانی مالی به دلیل رسیدگی نکردن به موقع خبر داده است که خبر فوتش بعدتر به زندانیان رسیده است.

رضا خندان از تیراندازی به سمت زندانیان در این شرایط خبر داده و در نامه خود می‌نویسد: «به سمتِ چند تن از زندانیانِ بندِ ما که به محوطه‌ی زندان رفته بودند تیراندازی کردند. گروهی از زندانیانِ سیاسیِ بندِ ۴ که به‌راحتی می‌توانستند در لحظاتِ اولِ پس از بمباران فرار کنند بلافاصله از بند خارج شده، به کمکِ مجروحین و کشته‌شدگانِ بهداریِ مرکزی و ساختمان‌های اطراف شتافته بودند. ساعتی بعد مأمورانِ وزارتِ اطلاعات با رفتاری خشن و تهدیدِ اسلحه آن‌ها را که به کمکِ همکاران و سایرین رفته بودند و برایشان آب رسانده بودند به داخلِ بند برگردانده بودند.»

او در بخش دیگری از نامه‌اش به پیشروی آتش ناشی از انفجار به محوطه بیرون اوین و شنیده شدن صدای انفجار مین‌های کارگذاری‌شده در زمین‌های اطراف اوین اشاره می‌کند.

سازمان عفو بین‌الملل و دیدبان حقوق بشر حمله اسرائیل به زندان اوین را مصداق جنایت جنگی دانسته‌اند.

نقش رئیس زندان اوین

رضا خندان از قول پرسنلِ زندان نوشته است: «فرزادی رئیسِ زندانِ اوین روزِ قبلِ بمبارانآماده‌باش اعلام کرده و همه را به زور به آن‌جا کشانده بود، در حالی که شهر تهران تقریباً خالی از سکنه شده بود. با وجودِ بمبارانِ شدیدِ دفترِ رئیسِ زندان و ساختمان‌های اطراف، او در جای امن بوده و هیچ آسیبی ندیده بود.» به گفته او “برخی از خانواده‌های پرسنلِ کشته‌شده قصد دارند علیهِ رئیسِ زندان شکایت کنند”.

این فعال مدنی، شب اول پس از این فاجعه را اینگونه شرح می‌دهد: «ساعت ۱۲ شب است. بیش از ۱۲ ساعت از بمبارانِ اوین سپری شده است. در اتاقِ کوچک‌مان جمع شده‌ایم. گوشه‌ اتاق، ظرفِ غذا به حالِ خود رها شده است. نه نهار خورده‌ایم و نه شام. گاز و آب قطع شده است. در آشپزخانه‌ی مرکزی هنگامِ بمباران، داخلِ ظرف‌های غذا که آماده‌ی پخش می‌شده‌اند خاک و سنگ‌ریزه و خُرده‌های شیشه ریخته‌شده بود. با وجودِ این، آن‌ها را بینِ زندانیان تقسیم کرده بودند.»

بیشتر بخوانید: اوین پس از بمباران؛ جمهوری اسلامی در تدارک محو حافظه تاریخی؟

در میانه این آوار ناگهان اعلام می‌شود که زندانیان باید شبانه به زندان تهران بزرگ منتقل شوند. شرح این انتقال که بسیار خشن و وحشیانه صورت گرفته پیش از این از سوی چندین زندانی منتشر شده بود.

رضا خندان آمار کشته‌شدگان حمله اسرائیل به زندان اوین را “بیش از ۱۱۹ نفر” ذکر می‌کند که ۴۰ نفر آنها (۱۱ زن و ۲۹ مرد) کادر رسمی زندان بوده‌اند. این در حالی است که مقامات جمهوری اسلامی از کشته شدن ۷۰ نفر خبر داده بودند.

به گفته رضا خندان “سرپرست دادسرای اوین بالاترین و امنیتی‌ترین مقامی است که در این حمله کشته شده است”. همچنین “مسئولِ ایستگاه آتش‌نشانیِ داخلِ زندان، راننده‌ی وَنِ داخلِ زندان و برخی از بازجویان و پرسنلِ وزارتِ اطلاعات جزو کشته‌شدگان هستند”.

این فعال سیاسی همچنین از کشته شدن ۱۴ سرباز خبر داده که نیمی از آنها در آسایشگاه‌شان بوده‌اند و از سربازانی گفته که “چهار ساعت زیر آوار” بوده‌اند و “با وجودِ قطعِ عضو و یا آسیب‌های شدیدِ روحی و جسمی، آن‌ها را معاف از خدمت نکرده‌اند”.

به گفته او “زندانیانِ زیادی در محوطه و در دفاترِ اداری و مسیرِ ورود و خروجِ زندان کشته شده‌اند که آمارشان را مخفی کرده‌اند”.

بازگرداندن زندانیان به میان ویرانه‌ها

زندانیان منتقل‌شده به زندان تهران بزرگ پس از چند هفته دوباره به اوین بازگردانده شدند اما خرابی‌ها همچنان برجاست و هیچ بازسازی صورت نگرفته است.

رضا خندان در این باره می‌نویسد: «تنها کاری که پس از بمباران کرده‌اند برپا کردنِ درِ اصلیِ زندان با تابلوی سردرِ معروفش و دیوارِ بیرونیِ زندان است. غیر از این هیچ کاری، دقیقاً هیچ کاری نکرده‌اند حتی آهن‌پاره‌های خودروهای منفجر شده و آسیب‌دیده را هم جابه‌جا نکرده‌اند.»

به گفته او “تنها بخشی از بندِ ۷ را که مستقیماً بمباران نشده بود جارو کرده‌اند تا حدودِ ۵۰۰ زندانیِ عمدتاً سیاسی را در آن‌جا مستقر کنند”.

رضا خندان، همسر نسرین ستوده در پایان نامه‌اش نوشته است: «اوین برای پذیرشِ زندانی به‌هیچ‌وجه آماده نبود امّا چندصد زندانی را آورده‌اند تا نشان دهند این زندان تعطیل نشده است و نمادِ سرکوب همچنان پابرجاست حتی اگر رئیسِ زندانش دفتری نداشته و آواره‌ ویرانه‌ها باشد.»