اظهارات وزیر علوم جمهوری اسلامی مبنی بر اینکه تنها “سه چهار دانشجو” به دلیل اعتراضات ۱۴۰۱ محکومیت کیفری گرفته‌اند و اینکه “هیچ دانشجوی بلاتکلیفی وجود ندارد” با واقعیت موجود در ایران هیچ همخوانی ندارد.روز شنبه ۲۹ شهریور حسین سیمایی صراف، وزیر علوم جمهوری اسلامی ایران در نشست خبری خود مدعی شد که در بررسی‌های این وزارت‌خانه مشخص شده که تنها “سه چهار” دانشجو به دلیل “حوادث سال ۱۴۰۱” محکومیت کیفری گرفته‌اند.

وزیر علوم واژه “اخراج” را برای این دانشجویان مناسب ندانسته و گفت: «واژه‌ اخراج صحیح نیست و بسیاری از دانشجویان پیش‌تر در دولت قبل از تحصیل بازمانده بودند.»

او همچنین تایید کرد که بیش از ۳۰۰ دانشجو به مدت یک یا چند ترم از تحصیل محروم شدند و برخی به دلیل پایان سنوات از دانشگاه اخراج شدند.

صراف همچنین مدعی شد که تمام پرونده‌ها مورد بررسی قرار گرفته و اکنون “هیچ دانشجوی بلاتکلیفی” وجود ندارد.

اینترنت بدون سانسور با سایفون دویچه‌ وله

این سخنان اما اگر نگوییم قلب واقعیت ولی حداقل پوشاندن بخشی از واقعیت است. این درست است که در دولت پزشکیان تعدادی از دانشجویان اخراج شده توانستند دوباره به دانشگاه بازگردند اما این گزاره که اکنون “هیچ دانشجوی بلاتکلیفی وجود ندارد” گزاره درستی نیست.

مطهره گونه‌ای یکی از همین دانشجویان است. او که اولین بار در مهرماه ۱۴۰۱ و در اوج اعتراضات زن، زندگی، آزادی دستگیر و پس از یک هفته با قرار کفالت آزاد شد، با گذشت سه سال از آن زمان همچنان از تحصیل محروم است.

او پس از اظهارات وزیر علوم در شبکه‌های اجتماعی‌اش نوشت که “همچنان ستاره‌دار” است و از حق تحصیل محروم.

مطهره گونه‌ای در سال ۱۴۰۳ و پس از اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی بار دیگر دستگیر شد و هشت روز بعد دوباره با قرار کفالت آزاد شد.

۱۵ مهر ۱۴۰۳ اما دادستانی علیه مطهره گونه‌ای اعلام‌ جرم کرد و او روز ۱۶ مهر بازداشت و برای اجرای حکم قبلی به زندان منتقل شد. او دو هفته بعد در زندان اوین ابلاغیه اخراج از دانشگاه را دریافت کرد.

مطهره گونه‌ای تنها ۱۶ واحد تا گرفتن مدرک دکترای دندانپزشکی فاصله دارد.

شلیک به چشم و بعد اخراج از دانشگاه

کوثر افتخاری یکی دیگر از این دانشجویان است. او زمانی که در تاریخ ۲۰ مهر ۱۴۰۱ مورد شلیک گلوله ساچمه‌ای به چشمش قرار گرفت، دانشجوی مقطع کارشناسی دانشگاه الزهرا بود و تنها ۱۴ واحد مانده بوده تا بتواند مدرک لیسانسش را بگیرد.

دویچه وله فارسی را در اینستاگرام دنبال کنید

او به دویچه‌وله می‌گوید: «بعد از این واقعه با این که تمام زندگیم را برای قبول شدن در دانشگاه گذاشته بودم ولی بدون حجاب اجباری به دانشگاه میرفتم و حراست دانشگاه هم به شدت با من برخورد می‌کرد و من را تهدید به دستگیری می‌کردند و میگفتند تو اخراج شدی حق نداری دور و بر دانشگاه بیایی، آمدی بچه ها را علیه نظام تحریک کنی.»

با این همه او چندین ماه به تلاشش ادامه داده و با چشم پانسمان شده به دانشگاه رفته و “فحاشی‌های ماموارن حراست” دانشگاه را به جان خریده تا بلکه بتواند ۱۴ واحد باقیمانده‌اش را بگذراند و مدرک کارشناسی‌اش را بگیرد.

کوثر بارها با مسئول آموزش دانشکده تماس گرفته و حتی حاضر شده تا مدرک فوق دیپلم به او بدهند بلکه بتواند جای دیگری ادامه تحصیل دهد اما حتی این را هم قبول نکردند تا سرانجام کوثر افتخاری هم به خیل دانشجویان اخراجی پیوست.

او که در حال حاضر ساکن آلمان است، می‌گوید: «دانشجوی اخراجی شدن در برابر کسانی که فرزندانشان با شلیک گلوله جمهوری اسلامی کشته شدند، هیچ است و دانشجوی اخراجی بودن هم بخشی از مبارزه با جمهوری اسلامی است که من این گذشته را دوست دارم.»

اخراج از دوره کارشناسی ارشد به دلیل حجاب

نام لیلا حسین‌زاده از زمان اعتراضات دی ماه ۹۶ همواره در میان فعالان دانشجویی و دستگیرشدگان اعتراضات بود اما اقدام او در تابستان ۱۴۰۲ زمانی که بدون حجاب اجباری در جلسه دفاع از پایان‌نامه کارشناسی ارشد حاضر شد، بیش از پیش بر زبان‌ها افتاد.

او جلسه دفاعیه‌اش را با شعار “ژن، ژیان، ئازادی” آغاز کرد و پس از این اقدام از دانشگاه اخراج شد. این در حالی است که به دلیل پرونده‌های قبلی‌اش مربوط به اعتراضات دی ماه ۹۶ به پنج سال حبس تعزیری هم محکوم شده بود.

خشایار سفیدی یکی دیگر از دانشجویانی است که پیش از بازداشت، به دلیل فعالیت‌های مسالمت‌آمیزش از دانشگاه هنر اخراج شده بود.

خشایار سفیدی دانشجوی کارشناسی ارشد موسیقی در دانشگاه تهران بود که به دلیل اعتراض به حکم اعدام توماج صالحی به یک سال حبس تعزیری محکوم شد.

او در اینستاگرامش نوشته بود: «برای جان توماج نگرانم و کاری از دستم برنمی‌آید. تنها می‌توانم با هر آنچه دارم، بدنم و اراده‌ام، نسبت خودم را با ستم آشکاری که نسبت به توماج و توماج‌ها روا داشته می‌شود نشان دهم.»

سال تحصیلی دانشگاه‌ها به زودی آغاز می‌شود اما دانشجویانی که حسرت بازگشت به کلاس‌های دانشگاه را در دل دارند نامشان در یک گزارش نمی‌گنجد.